46 اصطلاح کریپتو که هر سرمایه‌گذار ایرانی باید بداند

دنیای رمزارزها مثل یک شهر نو و پرهیجان است؛ پر از فرصت، اما با تابلوهایی که اگر معنایشان را ندانیم، ممکن است خیلی زود مسیر را اشتباه برویم. احتمالاً شما هم هنگام دنبال‌کردن قیمت‌ها، دیدن تحلیل‌ها یا خواندن گفتگوهای کاربران با واژه‌هایی برخورد کرده‌اید که آشنا هستند ولی دقیقاً نمی‌دانید چه چیزی پشت کلماتی مثل ATH، مارکت‌کپ، هاوینگ، دیفای، فاد یا حتی نهنگ است. نکته اینجاست که در بازار کریپتو، همین ندانستن‌های کوچک می‌تواند به تصمیم‌های بزرگ و پرریسک تبدیل شود.

چرا شناخت اصطلاحات کریپتو ضروری است؟

فعالیت در بازار رمز ارز فقط بر مشاهده قیمت لحظه‌ای خرید بیت کوین یا سایر ارزهای دیگر معطوف نیست و شما باید به عنوان معامله گر با اصطلاحات بازار کریپتو آشنا باشید تا بتوانید با دید باز و آگاهی کامل به صورت مسلط در این بازار فعالیت کنید. وقتی معنا و کاربرد هر مفهوم را بدانید، می‌توانید تحلیل‌ها را دقیق‌تر درک کنید، تغییرات قیمت را بهتر بسنجید و اخبار را بدون برداشت اشتباه دنبال کنید. این آگاهی همچنین در تصمیم‌گیری‌های مالی نقش مهمی دارد و احتمال گرفتار شدن در پروژه‌های نامعتبر یا پرریسک را کاهش می‌دهد. علاوه بر این، آشنایی با واژه‌های مرسوم در حوزه کریپتو باعث می‌شود در گفت‌وگوهای آنلاین، انجمن‌های تخصصی و محیط‌های آموزشی راحت‌تر ارتباط برقرار کنید. در نهایت، دانستن این اصطلاحات نوعی مهارت ضروری است که امنیت مالی، تصمیم‌سازی هوشمندانه و فهم عمیق‌تر از ساختار بازار را به همراه دارد.

اصطلاحات پایه و عمومی کریپتو

در آغاز مسیر ورود به دنیای ارزهای دیجیتال، شناخت واژه‌های اصلی این حوزه اهمیت بنیادی دارد و به درک بهتر سازوکار فناوری کمک می‌کند. با آشنایی با این مفاهیم، دیدی واقعی از عملکرد بازار حاصل می‌شود و تصمیم‌گیری‌های مالی با اطمینان بیشتری انجام می‌گیرد.

کریپتوکارنسی (Cryptocurrency) 

برای درک مفهوم کریپتوکارنسی، باید آن را نوعی دارایی دیجیتال بدانیم که به‌وسیله رمزنگاری ایمن می‌شود و در فضایی غیرمتمرکز فعالیت می‌کند. این دارایی در نقش ابزار پرداخت یا ذخیره ارزش استفاده می‌شود و تعامل کاربران با شبکه‌های گوناگون بلاک‌چینی را ساده‌تر می‌کند.

نود (Node) 

در شبکه بلاک‌چین، نودها نقش ناظران دقیق را ایفا می‌کنند و با بررسی تراکنش‌ها، سلامت اطلاعات را تضمین می‌کنند. هر نود نسخه‌ای کامل از داده‌ها را ذخیره می‌کند و با مشارکت در فرایند اجماع، امنیت شبکه را تقویت می‌کند و پایداری بیشتر را فراهم می‌آورد.

کیف پول ارز دیجیتال (Cryptocurrency Wallet) 

برای نگهداری امن دارایی دیجیتال، کیف پول بهترین ابزار محسوب می‌شود. این کیف پول‌ها در قالب نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری عرضه می‌شوند و امکان ارسال و دریافت رمزارز را برای کاربران ساده‌تر کرده و کنترل دارایی را فراهم می‌کنند.

کوین و توکن (Coin vs Token) 

برای تشخیص کوین از توکن، باید منشأ آن‌ها را بررسی کنیم و به شبکه میزبان توجه کنیم. کوین دارایی بومی یک بلاک‌چین است، اما توکن بر بستر شبکه‌ای دیگر ساخته می‌شود و کاربردهای متنوعی مانند پرداخت، مشارکت یا استفاده از خدمات پروژه را ارائه می‌دهد.

ای‌تی‌اچ (ATH) و ای‌تی‌اِل (ATL) 

برای سنجش وضعیت تاریخی یک دارایی، شاخص‌های ATH و ATL معیارهای روشنی ارائه می‌کنند و نقطه اوج و کف قیمت را نشان می‌دهند. تحلیلگران از این سطوح برای بررسی رفتار بازار استفاده می‌کنند و ارزیابی دقیق‌تری از روندهای احتمالی آینده انجام می‌دهند.

مارکت کپ (Market Capitalization) 

در تحلیل ارزش یک رمزارز موجود در لیست ارزهای دیجیتال، مارکت کپ به‌عنوان شاخصی کلیدی مطرح می‌شود و اندازه واقعی بازار را نمایش می‌دهد. این مقدار از ضرب تعداد واحدهای در گردش در قیمت لحظه‌ای به‌دست می‌آید و برای مقایسه پروژه‌ها و تخمین جایگاه آن‌ها کاربرد پیدا می‌کند.

بازار گاوی (Bullish Market)

در دوره‌های رشد مداوم قیمت، فضای بازار حالتی گاوی پیدا می‌کند و خوش‌بینی میان معامله‌گران افزایش می‌یابد. این شرایط باعث جلب سرمایه بیشتر شده و انگیزه کاربران برای فعالیت گسترده‌تر خواهد شد که این مورد، موجب می‌شود احتمال آغاز روندهای صعودی تقویت شود.

بازار خرسی (Bearish Market) 

در زمان کاهش قیمت‌ها، بازار وارد دوره خرسی می‌شود و معامله‌گران با احتیاط بیشتری رفتار می‌کنند. این وضعیت باعث افت نقدینگی می‌شود و اعتماد عمومی کاهش می‌یابد و بسیاری از کاربران به انتظار بازگشت ثبات، فعالیت خود را محدود می‌کنند.

هاوینگ (Halving)

در شبکه‌های مبتنی بر اثبات کار، هاوینگ رویدادی دوره‌ای است که طی آن پاداش استخراج‌کنندگان نصف می‌شود و حجم عرضه کاهش پیدا می‌کند. 

عرضه اولیه (ICO) 

در مرحله عرضه اولیه، پروژه‌ها بخشی از توکن‌های خود را پیش از ورود رسمی به بازار ارائه می‌کنند و جذب سرمایه انجام می‌دهند. این روش زمینه شناسایی بیشتر پروژه را فراهم می‌کند و فرصت مشارکت اولیه را برای کاربران مشتاق را ایجاد می‌نماید.

ایردراپ (Airdrop) 

در فرآیند ایردراپ، پروژه‌ها توکن‌هایی را برای کاربران ارسال می‌کنند و آن‌ها را به مشارکت بیشتر تشویق می‌کنند. این روش برای جلب توجه جامعه و معرفی پروژه کاربرد دارد و با انجام فعالیت‌های ساده توسط کاربران انجام می‌شود.

نهنگ (Whale) 

در بازار کریپتو، نهنگ‌ها با داشتن حجم بالای دارایی، اثر قابل‌توجهی بر نوسانات قیمت ایجاد می‌کنند و توجه تحلیلگران را جلب می‌کنند. رفتار این افراد پیام روشنی درباره وضعیت بازار منتقل می‌کند و موجب می‌شود شما بتوانید نسب به بازار پیش‌بینی خوبی داشته باشید.

اصطلاحات پرکاربرد در معاملات و ترید

برای شروع ترید، خرید troy و یا هر ارز دیگری، لازم است زبان بازار را درست بفهمید و با واژه‌های رایج آن آشنا شوید. وقتی معنی اصطلاح‌ها روشن باشد، تصمیم‌ها دقیق‌تر گرفته می‌شوند و خطاهای احساسی کمتر رخ می‌دهند. بسیاری از ضررها زمانی ایجاد می‌شوند که فرد مفهوم یک کلمه را سطحی برداشت می‌کند و همان برداشت را مبنای عمل قرار می‌دهد.

اکسچنج (Exchange) 

اکسچنج همان صرافی رمزارز می‌‎باشد و جایی است که خرید و فروش ارز دیجیتال در آن انجام می‌شود. در این فضا می‌توانید پول معمولی را به کریپتو تبدیل کنید یا رمزارزها را با هم عوض نمایید. بعضی اکسچنج‌ها متمرکز هستند و یک شرکت آن‌ها را اداره می‌کند. برخی هم غیرمتمرکز هستند و معامله را بدون واسطه انجام می‌دهند.

اردر خرید یا فروش (Buy/Sell Order) 

وقتی می‌خواهید یک ارز را بخرید یا آن را بفروشید، باید سفارش ثبت کنید که به آن اردر گفته می‌شود. در اردر بازار، خرید یا فروش همان لحظه با قیمت فعلی انجام می‌شود. در اردر محدود، شما قیمت دلخواه را می‌گذارید و منتظر می‌مانید تا بازار به آن برسد. نوع سفارش روی سرعت و دقت معامله اثر می‌گذارد.

هولد (HODL) 

در زمان نوسان بازار، رویکرد هولد به‌عنوان راهی برای حفظ دارایی شناخته می‌شود و بر نگاه بلندمدت تکیه دارد. با این روش، سرمایه‌گذار از تصمیم‌های هیجانی فاصله می‌گیرد و بر آینده پروژه تمرکز می‌کند و ثبات بیشتری را تجربه خواهد کرد.

فومو (FOMO)

فومو زمانی پیش می‌آید که قیمت ناگهان بالا می‌رود و شما می‌ترسید از سود جا بمانید. در این حالت، فرد بدون تحلیل کافی وارد خرید می‌شود و بیشتر از احساس پیروی می‌کند. مشکل اینجاست که فومو اغلب نزدیک سقف قیمت رخ می‌دهد و بعد از آن اصلاح شروع می‌شود. برای کنترلش باید از قبل نقطه ورود و حد ضرر داشته باشید. 

پامپ (Pump) و دامپ (Dump) 

در برخی دوره‌ها، رشد سریع قیمت یا پامپ به‌صورت ناگهانی رخ می‌دهد و توجه گسترده ایجاد می‌کند. در نقطه مقابل، دامپ با کاهش شدید قیمت همراه می‌شود و نگرانی کاربران را افزایش می‌دهد و لزوم تحلیل محتاطانه‌تر را بیشتر می‌کند.

اصطلاحات روانشناسی بازار

روان‌شناسی بازار بخشی مهم در تحلیل مالی به‌شمار می‌رود. این نگاه فقط به نمودار و عددها تکیه نمی‌کند، بلکه رفتار و احساس مردم را هنگام روبه‌رو شدن با پول، ریسک و آینده بررسی می‌نماید. بازار در واقع صحنه‌ی هیجان‌های جمعی است؛ جایی که ترس، طمع، امید و تردید کنار هم قرار می‌گیرند و جهت قیمت‌ها را تغییر می‌دهند. هدف از این مفاهیم آن است که سرمایه‌گذار پیش از افتادن در موج احساسات، واکنش‌های خود را بشناسد و نام‌گذاری کند؛ چون وقتی رفتار را بشناسید، بهتر می‌توانید آن را کنترل کنید. این آگاهی همیشه کمک می‌کند تصمیم‌ها آرام‌تر و منطقی‌تر گرفته شوند.

پَنیک بای (Panic Buy)

وقتی قیمت ناگهان بالا می‌پرد، بعضی‌ها چون می‌ترسند فرصت را از دست بدهند، بدون فکر وارد خرید می‌شوند. به این رفتار پَنیک بای می‌گویند. در چنین لحظه‌ای هیجان جای تحلیل را می‌گیرد و خرید در نقطه‌های نامناسب انجام می‌شود. بهتر است قبل از اقدام به خرید سویی یا هر ارز دیگری، چند دقیقه مکث و شرایط را دوباره بررسی کنید.

پَنیک سل (Panic Sell) 

گاهی بازار با سرعت ریزش می‌کند و حس خطر فوری به معامله‌گر منتقل می‌شود. نتیجه‌اش یعنی پَنیک سل که موجب فروش عجولانه از سر ترس است. این فروش‌ها معمولاً بدون دلیل منطقی انجام می‌شوند و بعد از آرام شدن بازار، حس پشیمانی می‌آورند. 

فاد (FUD – Fear, Uncertainty, Doubt) 

اخبار منفی اگر زیاد تکرار شوند، می‌توانند فضای بازار را سنگین کنند. فاد دقیقاً همین حالت است که با ترس و تردید جمعی باعث می‌شود افراد سریع و هیجانی بفروشند. نکته مهم این است که هر خبر بد، الزاماً دلیل سقوط نیست. بهتر است خبر را از چند منبع معتبر بررسی کنید و بعد تصمیم بگیرید.

رفتار گله‌ای (Herd Mentality) 

تصور کنید همه در حال خرید هستند و شما هم فقط برای جا نماندن، وارد بازار می‌شوید. این همان رفتار گله‌ای است؛ در واقع شما صرفاً به خاطر حرکت جمع تصمیم‌گیری کرده‌اید. مشکلش این است که تحلیل شخصی کنار می‌رود و نتیجه معمولاً خرید در سقف یا فروش در کف خواهد بود. در نهایت، اگر دلیل حرکت بازار را نفهمیده‌اید، به هیچ وجه همراهی کورکورانه نکنید زیرا بسیار خطرناک است و می‌تواند موجب از دست رفتن دارایی‌های شما شود.

تله گاوی (Bull Trap)

بازار گاهی چنان صعودی نشان می‌دهد که انگار روند عوض شده است. افراد وارد خرید می‌شوند، اما کمی بعد قیمت دوباره می‌ریزد؛ به این وضعیت بازار تله گاوی گفته می‌شود. چنین اتفاقی بیشتر در روندهای نزولی دیده می‌شود و کارش فریب خریداران عجول است. 

کاپیتولاسیون (Capitulation) 

در بعضی ریزش‌های سنگین، حتی صبورترین سرمایه‌گذاران هم خسته می‌شوند و با ناامیدی می‌فروشند. به این مرحله کاپیتولاسیون می‌گویند. جالب اینکه معمولاً نزدیک کف‌های مهم رخ می‌دهد، چون فشار فروش به حد نهایی می‌رسد. دیدن حجم فروش غیرعادی و فضای یأس عمومی می‌تواند نشانه‌ی این نقطه باشد.

تله خرسی (Bear Trap) 

در برخی از مواقع ممکن است قیمت کمی پایین برود و همه فکر کنند روند نزولی شروع شده است. عده‌ای می‌فروشند، اما بازار ناگهان برمی‌گردد و صعود می‌کند؛ به این وضعیت در بازار رمز ارز، تله خرسی گفته می‌شود. تله خرسی معمولاً کنار حمایت‌های مهم اتفاق می‌افتد و فروشنده‌ها را غافلگیر می‌کند. اگر شکست‌ها را با حجم و تایم‌فریم‌های بالاتر تأیید کنید، کمتر در این دام گرفتار می‌شوید.

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

اصطلاحات تحلیل تکنیکال به معامله‌گر کمک می‌کند حرکت قیمت را بهتر بفهمد و تصمیم‌های منظم‌تری بگیرد. هر واژه مثل یک ابزار است که بخشی از رفتار بازار را نشان می‌دهد. وقتی این زبان را یاد بگیرید، نمودارها برایتان روشن‌تر می‌شوند و مسیر معامله را واضح‌تر می‌کنند. این شناخت، جلوی تصمیم‌های عجولانه را می‌گیرد و اعتماد به تحلیل را بیشتر می‌کند.

روند (Trend) 

وقتی قیمت یک دارایی به‌طور پیوسته در یک جهت حرکت کند، روند شکل می‌گیرد. اگر حرکت رو به بالا باشد، روند صعودی نامیده می‌شود و اگر رو به پایین باشد، روند نزولی شناخته می‌شود. در روند صعودی، کف‌ها و سقف‌ها بالاتر می‌آیند و در روند نزولی، کف‌ها و سقف‌ها پایین‌تر می‌روند. شناخت روند مسیر اصلی بازار را نشان می‌دهد.

خط روند (Trend Line) 

خط روند با وصل کردن دست‌کم دو کف یا دو سقف ساخته می‌شود. در روند صعودی کف‌ها را به هم وصل می‌کنند و در روند نزولی سقف‌ها را به هم متصل می‌نمانید. هرچه قیمت بیشتر به این خط واکنش بدهد، اعتبار آن بیشتر می‌شود. خط روند کمک می‌کند نقاط ورود و خروج را پیدا کرده و تغییر جهت احتمالی بازار را زودتر احساس کنید.

روند نزولی (Down Trend)

 در روند نزولی قیمت به‌صورت پله‌ای پایین می‌آید و هر سقف جدید از سقف قبلی پایین‌تر ساخته می‌شود. کف‌های تازه هم پایین‌تر از کف‌های قبلی شکل می‌گیرند و قدرت فروشندگان را نشان می‌دهند. معامله‌گر در این وضعیت باید محتاط‌تر عمل کند و از خریدهای احساسی دوری نماید. 

روند صعودی (Up Trend) 

روند صعودی زمانی دیده می‌شود که قیمت به شکل پیوسته بالا برود و سقف‌ها و کف‌های جدید بالاتر ساخته شوند. این حالت نشان می‌دهد خریداران فعال‌تر هستند و بازار امید بیشتری دارد. افت‌های کوتاه در روند صعودی طبیعی به نظر می‌رسند و اغلب فرصت ورود بهتر می‌سازند.

چارت (Chart) 

چارت یا نمودار، تصویر حرکت قیمت در طول زمان را نشان می‌دهد و پایه اصلی تحلیل تکنیکال را می‌سازد. در چارت می‌توانید روند، الگوها و سطح‌های مهم را ببینید و رفتار بازار را بهتر درک کنید. هر نوع چارت، مثل خطی یا کندلی، شکل خاصی از نمایش قیمت را ارائه می‌دهد.

کانال (Channel) 

کانال زمانی شکل می‌گیرد که قیمت بین دو خط موازی بالا و پایین حرکت کند. خط پایینی نقش حمایت را دارد و خط بالایی نقش مقاومت را دارد. وقتی قیمت به کف کانال برسد، معمولاً واکنش صعودی نشان می‌دهد و وقتی به سقف برسد، احتمال برگشت پیدا می‌کند. 

حد ضرر (Stop Loss) 

حد ضرر یعنی سطحی را از قبل مشخص کنید که اگر قیمت به آن برسد، از معامله خارج شوید. این کار باعث می‌شود زیان شما کنترل شود و سرمایه‌تان حفظ شود. 

حد سود (Take Profit) 

حد سود سطحی است که مشخص می‌کنید با رسیدن قیمت به آن، از معامله با سود خارج شوید. این ابزار کمک می‌کند سود شما از بین نرود و طمع باعث دیر خارج شدن شما نشود. حد سود را می‌توانید بر اساس مقاومت‌ها یا برنامه سوددهی خود تعیین کنید. وقتی حد سود داشته باشید، معامله‌تان نظم می‌گیرد و نتیجه‌اش پایدارتر می‌شود.

هدف (Target) 

هدف قیمتی همان نقطه‌ای است که انتظار دارید قیمت به آن برسد و سود شما کامل شود. وقتی هدف را از پیش تعیین کنید، مسیر معامله برایتان روشن می‌شود و دچار سردرگمی نمی‌شوید. هدف باید بر پایه تحلیل باشد و داشتن هدف کمک می‌کند در زمان مناسب از معامله خارج شوید و سود واقعی را حفظ کنید.

اصطلاحات بلاک چین و فنی مهم

درک واژگان فنیِ بلاک‌چین، مثل یاد گرفتن الفبای ورود به جهان دارایی‌های دیجیتال است. این اصطلاحات فقط تعریف‌های خشک نیستند، بلکه کارکرد هر کدام مسیر فهم شبکه، امنیت و سازوکار تولید و انتقال ارزش را روشن می‌کند.

نرخ هَش (Hash Rate) 

نرخ هش نشان می‌دهد ماینرها در هر ثانیه چند بار می‌توانند محاسبه هش انجام دهند. هرچه این عدد بالاتر باشد، شبکه سریع‌تر و امن‌تر کار می‌کند. افزایش نرخ هش یعنی افراد بیشتری در استخراج شرکت می‌کنند و دستکاری شبکه سخت‌تر می‌شود.

حمله ۵۱ درصد (51 Percent Attack) 

اگر یک گروه بیش از نیمی از قدرت پردازشی شبکه را بگیرد، حمله ۵۱ درصد رخ می‌دهد. در این حالت مهاجم می‌تواند تراکنش‌ها را برگرداند یا دوباره خرج کند. این تهدید بیشتر برای شبکه‌های کوچک خطر دارد و با پخش بودن ماینرها کمتر می‌شود.

بلوک (Block) 

بلوک مثل یک صفحه از دفتر ثبت تراکنش‌ها است که چند معامله اخیر را نگه می‌دارد. هر بلوک به بلوک قبلی وصل می‌شود و زنجیره می‌سازد. تا زمانی که مسئله ریاضی بلوک حل نشود، آن بلوک وارد شبکه نمی‌شود.

استخراج (Mining) 

استخراج فرایندی است که در آن ماینرها با دستگاه‌های قوی مسائل شبکه را حل می‌کنند. با این کار، تراکنش‌ها تأیید می‌شوند و بلوک تازه ساخته می‌شود. ماینر در برابر این تلاش، پاداش رمزارزی می‌گیرد و امنیت شبکه را حفظ می‌کند.

اصطلاحات حوزه پروژه‌ها و توکنومیکس

پیش از بررسی پروژه‌ها، باید چند اصطلاح را بشناسید. این واژه‌ها کمک می‌کنند هدف، مسیر و اقتصاد هر طرح را درست بفهمید. وقتی معنی آن‌ها روشن باشد، تصمیم‌ها دقیق‌تر می‌شود و از هیجان بی‌دلیل دور می‌مانید.

وایت‌پیپر (Whitepaper) 

وایت‌پیپر سند اصلی پروژه است و داستان کلی آن را شرح می‌دهد. در این متن مشکل مورد نظر، راه‌حل، فناوری و مدل مالی گفته می‌شود. خواندن آن نشان می‌دهد تیم چقدر جدی و شفاف کار می‌کند.

نقشه راه (Roadmap)

نقشه راه برنامه زمانی پروژه را نشان می‌دهد و می‌گوید چه کارهایی در چه مرحله‌ای انجام می‌شود. معمولاً از طراحی شروع می‌شود، بعد به آزمایش و عرضه می‌رسد و در پایان به گسترش بازار فکر می‌کند.

تیم توسعه (Core Team/Dev Team) 

تیم توسعه گروهی است که پروژه را می‌سازد و مدیریت می‌کند. سابقه، مهارت و صداقت اعضا روی اعتبار پروژه اثر می‌گذارد. وقتی تیم پاسخ‌گو باشد، اعتماد بیشتر می‌شود و مسیر آینده روشن‌تر می‌ماند.

جامعه کاربری (Community) 

جامعه کاربری مجموعه افرادی است که از پروژه استفاده می‌کنند و از آن حمایت می‌کنند. آن‌ها با بازخورد، آموزش به دیگران و حضور در تصمیم‌ها رشد پروژه را تندتر می‌کنند و ارزش شبکه را بالا می‌برند.

مشارکت و همکاران (Partnerships) 

مشارکت‌ها همکاری پروژه با شرکت‌ها یا طرح‌های دیگر است و راه ورود به بازارهای تازه را باز می‌کند. اگر این همکاری واقعی باشد، محصول بهتر می‌شود، کاربران بیشتری می‌آیند و اعتبار و ارزش پروژه را می‌افزاید.

اصطلاحات حوزه دیفای (DeFi)

برای ورود به دنیای دیفای، شناخت چند اصطلاح پایه لازم است. این واژه‌ها نقش اجزای مالی غیرمتمرکز را روشن می‌کنند و کمک می‌کنند پروژه‌ها را واقع‌بینانه‌تر بسنجید. وقتی معناها را بدانید، تصمیم‌های مربوط به سرمایه‌گذاری را آگاهانه‌تر می‌گیرید.

دیفای (DeFi) 

دیفای مجموعه‌ای از خدمات مالی است که روی بلاک‌چین بدون بانک انجام می‌شود. در آن می‌توانید دارایی را وام بدهید، وام بگیرید یا معامله کنید و همه چیز با کد پیش می‌رود.

پروتکل (Protocol) 

پروتکل در دیفای یک برنامه غیرمتمرکز است که خدمت مشخصی ارائه می‌دهد. مثلاً برخی پروتکل‌ها برای وام‌دهی ساخته می‌شوند و بعضی برای تبادل توکن کار می‌کنند. 

قرارداد هوشمند (Smart Contract) 

قرارداد هوشمند کدی است که روی شبکه ثبت می‌شود و خودش هم اجرا می‌گردد. وقتی شرط‌ها برقرار شود، پرداخت، وام یا معامله را خودکار انجام می‌دهد و نیاز به نفر سوم را کم می‌کند. 

غیرمتمرکز بودن (Decentralization) 

غیرمتمرکز بودن یعنی کنترل پول و تصمیم‌ها دست یک نهاد نباشد. اختیار بین کاربران پخش می‌شود و هیچ کس به تنهایی نمی‌تواند شبکه را متوقف کند.

نتیجه گیری

بازار کریپتو فقط نمودار و قیمت لحظه‌ای نیست؛ یک اکوسیستم کامل با زبان و منطق خاص خودش است. اصطلاحات پایه مثل کریپتوکارنسی، بلاک‌چین، نود، کیف پول و تفاوت کوین و توکن، زیرساخت فهم شما از این فضا را می‌سازند. مفاهیم معاملاتی مانند اکسچنج، اردر، هولد، حد ضرر و حد سود، به شما کمک می‌کنند تصمیم‌هایتان ساختارمند و قابل‌کنترل باشد.