شانا؛ ستاره ای که همچنان هدایتگر استماجرای لوییس انریکه و دخترش شانا یکی از خاص ترین داستان های فوتبال جهان است. - ماجرای لوییس انریکه و دخترش شانا یکی از خاص ترین داستان های فوتبال جهان است. به گزارش ایسنا، به نقل از خبرآنلاین، اندازه پرچم بزرگ است. او به تنهایی نمی توانست آن را برای مدت طولانی تکان دهد، اما تنها نیست. با دستانی در هم گره خورده با دستان پدرش، پرچم را بالای سرش به اهتزاز درمی آورد. او به تماشای موج زدن و لرزش پرچم می نشیند؛ رنگ های سرخ، آبی و زرد آن در هوای گرم می رقصند. او از این صحنه و تسلطش بر آن به وجد آمده است. حالا دیروقت است، نزدیک به نیمه شب، اما او در دنیای خود غرق است، با لبخندی درخشان و خنده هایی از سر شادی. پدرش نیز چنین است؛ لحظه ای که متعلق به اوست، حالا به اشتراک با دخترش، دوچندان ارزشمند شده است. بعداً، آن ها دست در دست هم در زمین قدم می زنند، زیر نور پروژکتورها درباره هیچ چیز و همه چیز صحبت می کنند. با هم می جهند. مدالی از گردن او آویزان است. او روی شانه های پدرش می پرد تا او را سوار کند. آن ها دوربینی پیدا می کنند و به لنز آن دست تکان می دهند؛ دو روح آزاد و شاد. اما در این لحظه، تنها پرچم است؛ تنها صدای پارچه که با باد بازی می کند؛ تنها اینجا و اکنون، تکه ای کوچک از بهشت که در کهربای زمان جاودانه خواهد ماند. برچسب ها: لوییس انریکه - فوتبال جهان - انریکه - شانا - فوتبال - داستان - پرچم |
آخرین اخبار سرویس: |