
چرا از زندگی لذت نمی بریم؛ حتی وقتی همه چیز «خوب» به نظر می رسد؟اگر مدتی ست از زندگی لذت نمی برید، لزوماً مشکلی در شما یا زندگی تان وجود ندارد. شاید فقط ذهنتان از تکرار خسته شده است. گاهی برای دوباره زنده شدن، - چرا از زندگی لذت نمی بریم؛ حتی وقتی همه چیز خوب به نظر می رسد؟ اگر مدتی ست از زندگی لذت نمی برید، لزوماً مشکلی در شما یا زندگی تان وجود ندارد. شاید فقط ذهنتان از تکرار خسته شده است. گاهی برای دوباره زنده شدن، لازم نیست همه چیز را عوض کنیم؛ کافی ست چیزی تازه وارد زندگی کنیم. گاهی بدون هیچ دلیل مشخصی، حال مان خوب نیست. نه اتفاق بدی افتاده، نه بحران خاصی در کار است. زندگی خانوادگی آرام است، شغل سر جایش، ارتباط ها برقرار؛ اما درون مان خالی است. نه غمگینیم، نه خوشحال. فقط یک حس کش دارِ بی رمق که انگار ما را در جا نگه داشته است. وقتی هیچ چیز بد نیست، اما هیچ چیز هم خوب نیست این وضعیت عجیب، دردناک نیست اما فرساینده است. آدم در ذهن خودش گیر می افتد و مدام دنبال دلیل می گردد؛ در حالی که مشکل، اتفاق های بزرگ زندگی نیست. نه شکست بزرگی رخ داده، نه فقدانی. paradox ماجرا همین جاست: همه چیز ظاهراً سر جای خودش است. این حال، نشانه ناسپاسی یا ضعف نیست روان شناسی برای این تجربه نام دارد: آنهدونیا ؛ یعنی ناتوانی در احساس لذت، حتی زمانی که شرایط زندگی از بیرون طبیعی یا مطلوب به نظر می رسد. برچسب ها: زندگی - زندگی خانوادگی - گاهی - تکرار - زنده - خانوادگی - دردناک |
آخرین اخبار سرویس: |