
روایت روزهای تاریک آبادان در دهه هشتاد؛ قاتل: سوار دوچرخه ام میشدم و تا دختری را نمی کشتم آرام نمیشدمآن تصویر با نود پرونده مقایسه شد؛ نود مجرم سابقه دار که سال ها پیش به خاطر آزار زنان دستگیر شده بودند. هشتاد و نه تای اول شباهتی نداشت، اما نفر نودم… - روایت روزهای تاریک آبادان در دهه هشتاد؛ قاتل: سوار دوچرخه ام میشدم و تا دختری را نمی کشتم آرام نمیشدم آن تصویر با نود پرونده مقایسه شد؛ نود مجرم سابقه دار که سال ها پیش به خاطر آزار زنان دستگیر شده بودند. هشتاد و نه تای اول شباهتی نداشت، اما نفر نودم… عصر ایران - خیابان های آبادان در آن سال ها، هر روز کمی تاریک تر می شدند. مادرانی که دخترانشان را برای بازی بیرون می فرستادند، دیگر با همان خیال راحت سابق به پنجره تکیه نمی دادند. چیزی در هوای این شهر تغییر کرده بود؛ چیزی نامریی که بوی ترس می داد. آغاز کابوس بهار 1387 بود که آبادان فهمید دشمنش کیست. اما این تازه ابتدای ماجرا بود؛ ماجرایی که از چهار سال پیش آغاز شده و هیچ کس متوجه نشده بود. چهاردهم فروردین، کامله، زنی پنجاه و هشت ساله، از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. خانواده اش جست وجو کردند، همسایه ها کمک کردند، اما فردای آن روز بود که خبر وحشتناک رسید: جسد برهنه اش در جویی پیدا شده. سرش خرد شده بود؛ انگار کسی با تمام نفرت دنیا به او حمله کرده باشد. برچسب ها: مجرم سابقه دار - آبادان - آزار زنان - سابقه دار - پرونده - مقایسه - دوچرخه |
آخرین اخبار سرویس: |