تو هم از خودمان هستی !نوید خسته است. می گوید مهاجرتش یک داستان مفصل دارد که می شود ازش کتاب نوشت. فرار از افغانستان تا رسیدن به برزیل و جابه جایی در ده کشور و رسیدن به خاک کانادا. - نوید خسته است. می گوید مهاجرتش یک داستان مفصل دارد که می شود ازش کتاب نوشت. فرار از افغانستان تا رسیدن به برزیل و جابه جایی در ده کشور و رسیدن به خاک کانادا. یاد بادبادک باز خالد حسینی می افتم. بهش می گویم کتاب را بخواند؛ قشنگ است. عصر ایران؛ کوثر شیخ نجدی - روی گوشی نوشته شده بود NAWID. فکر کردم نوید را چرا با V ننوشته است که نوید با یک هوندا اودیسه ی سفید ظاهر شد. به فارسی سلام کرد و گمانم تکمیل شد که ایرانی است. برخلاف بقیه ی راننده های اوبر، پیاده شد و کمک کرد چمدان ها را در صندوق بچینیم، در حالی که می دانستم وظیفه ای برای این کار ندارد. بعد از پشت عینک بزرگش خندید و جواب داد: نه، من افغانی ام. گفتم: فرقی نمی کند، از خودمان هستی. و چون بلد نبودم درِ پُر دکمه ی کشویی هوندا را ببندم، خودش در را بست. یاد علی صالحی افتادم. علی اینجا realstator یا به قول خودمان املاکی است؛ جوانی بااخلاق و مهربان که با حوصله و صادقانه کمک مان کرد. علی بر خلاف اسم ایرانی اش یَمَنی است اما شک ندارم ریشه های مشترکی داریم. برچسب ها: افغانستان - جابه جایی - نوید - داستان - کتاب - بادبادک باز - برزیل |
آخرین اخبار سرویس: |