داغ سینما بر دل ادبیات؛ ناصر تقوایی فیلم سازی که حسرت نوشتن داشتناصرتقوایی از ادبیات به سینما کوچ کرد. همین اورا یکه جلوه داد؛ بی بدیل، یاکم بدیل. کم تراز بیست سال داشت که با داستان نویسی پادرهرازتوی هنر گذاشت. - دوستش خواهرزاده ی صفدرتقی زاده بود. داستانی از ناصرتقوایی به داییش داد که بخواند. دایی خواند. شگفت زده شد. به گزارش عصر ایران؛ حبیب باوی ساجد- میانِ هزاران خبرِ ریز ودرشت و بی ارزش وکم ارزش، و خبرهای هولناکِ این جهانِ خشماگینِ آغشته به جنگ – این آتشِ همیشه زیرِ خاکستر، به ناگه کسی بدل به خبر می شود که سال هاست ما را – دوستدارانش را، از خود بی خبر گذاشته بود. باری، و دیگر روز، روز نخواهد بود، وقتی سپیده ی بامدادش چنین آغشته به سیاهی می شود، چه انتظار از سیاهی شب؟ ناصرتقوایی برای بسیاری یک فیلم ساز است، یک روشنفکرِ همیشه معترض به هردوره ای – دورانی، و این ذاتِ روشنفکری است که سرناسازگاری دارد با اربان زروزوروتزویر درهردورانی؛ باهرشکل وظاهری. اما راستش برای ما جنوبی ها دردیگرسو، ناصرتقوایی فقط یک فسلم سازِ روشنفکر نبود. او برای ما، راوی رنج وحرمانِ آزموده شده بود که تا به اکنون تنیده درآنیم – باآنیم. ناصرتقوایی به ما نوآمدگانِ سینما وادبیات گفت که خودمان باشیم. خودمان بمانیم. برچسب ها: تقوایی - ناصر - فیلم ساز - ادبیات - داستان - داستان نویسی - ناصر تقوایی |
آخرین اخبار سرویس: |