قهرمانانی که هنوز در آسمان غزه می درخشنددر حالی که زندگی های ما در آوارهای کلیسا مدفون می شد، تنها چیزی که باقی ماند، خاطراتی بود از عشق به سرزمین، به خانواده و به آزادی. - در حالی که زندگی های ما در آوارهای کلیسا مدفون می شد، تنها چیزی که باقی ماند، خاطراتی بود از عشق به سرزمین، به خانواده و به آزادی. خبرگزاری مهر ، گروه مجله – فاطمه برزویی: 50 هزار نفر. عددی که شاید در زبان نوشتار تفاوتی با 50 نداشته باشد، اما در دنیای واقعی، تفاوتش به بزرگی تاریخ است. 50 هزار نفر یعنی نیمی از ظرفیت استادیوم آزادی؛ یعنی خیابانی مملو از انسان هایی که می توانند یک انقلاب را به دوش بکشند. اما حالا این 50 هزار نفر دیگر در میان ما نیستند. آنها در دو سال گذشته، از آغاز طوفان الاقصی، جانشان را از دست داده اند. نه در میدان نبردی برابر، بلکه زیر بمباران بی رحمانه، در آوار خانه هایشان، در آغوش مادران و پدرانشان، در کلاس های درسی که دیگر دانش آموزی در آن باقی نمانده است. اما این فقط یک عدد نیست. 50 هزار یعنی 50 هزار قصه ناتمام، 50 هزار رؤیا که به خاک سپرده شده، 50 هزار چشم که دیگر طلوعی را نمی بینند. هرکدام از آنها داستانی داشتند؛ داستان هایی از جنس مقاومت، از جنس پایداری. کودکانی که در حیاط خانه هایشان با سنگ های آوارشده بازی کردند، پدرانی که با دستان خالی، سقفی را که دیگر وجود نداشت، بر سر خانواده برچسب ها: خانواده - هزار - آوار - زندگی - کلیسا - دانش آموزی - استادیوم |
آخرین اخبار سرویس: |