مادری که مژده شهادت پسرش را به او دادوقتی صحبتم را در مورد خواب حسین گفتم، چهره اش گلگون شد. گوشه اتاق نشست و لبخندی زد. چقدر از این حرفم خوشحال شد. - به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، قطعه 40 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) میزبان سه برادر است به نام های حسین، حسن و عباس صابری. بانو نورعلی، مادر این شهیدان در برشی از خاطرات شهادت سومین پسرش را روایت می کند و می گوید چطور پای بچه هایش به این راه باز شد. مسجد نارمک نزدیک خانه مان بود و بچه هایم را از کودکی به مسجد می بردم. وقتی به ماه محرم نزدیک می شدیم، برای بچه ها لباس مشکی می گرفتم و پای روضه های امام حسین(ع) می نشستیم. آنها هم خیلی ایام عزاداری برای اباعبدالله(ع) را دوست داشتند. بعد که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد، بچه ها راهی جبهه شدند. البته همسرم هم در آن اوایل جنگ به دزفول رفت، اما شهید نشد. حسین بعد از جنگ با گروه تفحص به مناطق جنگی می رفت برای تفحص پیکر شهدا. حدود 11 ماه از حضور حسین آقا در منطقه می گذشت. یک شب که به تهران آمد، خوابش را برایم تعریف کرد و گفت: در خواب، آقایی را دیدم قدبلند با عمامه مشکی و با یک خال در سمت راست صورتش، حسن و عباس نیز در کنار او ایستاده بودند؛ هر سه نزدیکم آمدند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |