از ساخت شکنجه گاه برای ساواک تا شهادت در راه انقلابیکی از همان ساواکی ها گفت با سرد شدن هوا طرفداران خمینی را بعد از دستگیری می آوریم در همین کانال زیرپایشان آب سرد را جاری می کنیم کافی است تکان بخورند تا میخ ها بدنشان را تکه و پاره کنند همین که خواستم چیزی بگویم یکی از ساواکی ها دست برد سمت یقه لباسم مشتش را گره کرد و . - به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس از نیشابور، برای دیدن همسر شهید حسن اسدی از شهدای مبارز علیه رژیم پهلوی به محله ای شلوغ در مرکز شهر می روم زنگ واحد 7 آپارتمان را که میزنم صدایی از پشت آیفون می گوید بفرمایید منتظرتان بودم. از آسانسور که خارج می شوم مقابلم زنی ریزنقش با چادری رنگی می بینم که لبخند بر لب مرا به سمت در ورودی واحد 7 هدایت می کند آن قدر اصرار می کند که زودتر از او وارد خانه می شوم. فضای داخل خانه متعجبم می کند اینجا نه یک واحد آپارتمان که گلخانه ای سبز است با بوی بهشت پشت پنجره، کنج دیوار اصلا هر جا که نوری به داخل این واحد آپارتمانی می تابد گل ها خودنمایی می کند زل میزنم به گلدان های کوچک و بزرگ چیده شده در اطراف خانه که خانم اسدی با سینی چای به طرفم می آید و در مقابل نگاه متعجبم به انبوه گل ها می گوید: من بچه روستا هستم هر جا که باشم باید سبزه و سرسبزی باشد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |