یک ساندویچ خانوادگی با چاشنی عشق!این قول و قرار از همان روزهای اول زندگی مان همراه ماست. اینکه «چون هر دوی مان شاغلیم تمام کارهای خانه را باهم تقسیم کنیم. البته نوبت هم نگذاشتیم تا اگر یکی از ما روزی حال و حوصله نداشت این کار تبدیل به عذاب برایش نشود» . - گروه زندگی: امشب شام نوبت کی بود؟! سجاد همسرم این را می گوید و می رود سراغ یخچال تا نگاهی بیاندازد و ببیند به قول خودش چه داریم که تبدیل به شامش کنیم. همانطور که لباس های نشسته را می سپارم به دل ماشین لباسشویی می گویم: نوبتی نبود آقا! قرار بود هرکس وقت و حوصله بیشتری داشت تدارک شام را ببیند اما. سیبی را از یخچال برمی دارد و گاز می زند بعد همانطور که گوشه لپش پر است با صدای عجیب و غریبی می گوید: اما قرار گذاشتیم عدالت هم برقرار باشه! سر تکان می دهم و جواب می دهم: خب با این حساب نوبت شماست. این قول و قرار از همان روزهای اول زندگی مان همراه ماست. اینکه چون هردویمان شاغلیم! تمام کارهای خانه را با هم تقسیم کنیم. البته نوبت هم نگذاشتیم که اگر یکی از ما روزی حال و حوصله نداشت این کار تبدیل به عذاب برایش نشود. قول و قراری که حالا بعد از یک سال تبدیل به یک عادت شده. عادتی که گاهی باعث تعجب مهمان هایمان می شود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |