تاوان ارتباط شیطانی!تقریبا رابطه من و یکی از دختران کارگاه لو رفته بود که روزی آن دختر ماجرای بارداری اش را پیش کشید، من هم که انتظار چنین موضوعی را نداشتم از شدت ترس و استرس کنترل خودم را از دست دادم. در این هنگام بود که همه کارگران کارگاه را بیرون کردم و در حالی که با یک چهره شیطانی روبه رو بودم ناگهان . به گزارش سایت قطره و به نقل ازخراسان، مرد 45 ساله ای که با شکایت یکی از کارگرانش به کلانتری آبکوه مشهد احضار شده بود، درباره این حادثه وحشتناک به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: در یک خانواده 8 نفره زندگی کردم و تا مقطع کاردانی درس خواندم اما بعد از آن ادامه تحصیل ندادم و به پیشنهاد پدرم با دختر عمه ام ازدواج کردم چرا که پدرم اعتقاد داشت او تنها دختری است که عصای روزگار پیری من می شود و از من مراقبت می کند. ژینوس یک سال از من بزرگ تر بود و من هیچ گونه احساس عاطفی به او نداشتم و همواره ژینوس را مانند خواهرم می پنداشتم. از سوی دیگر نیز من از همان دوران کودکی به دوستی و رفاقت با افراد کم سن و سال تر از خودم علاقه زیادی داشتم و این حس درباره دختران خیلی بیشتر بود. در واقع نوعی احساس ترحم می کردم ولی هیچ کس احساسات و عواطف مرا درک نمی کرد. با آن که پدرم اوضاع مالی خوبی داشت و مشکلی در این باره نداشتیم اما هیچ کدام از اعضای خانواده ام درباره خواسته ها و تصمیمات مهم زندگی برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |