تو هم چفیه ات را بده تا خودم را تبرک کنم / این مرد گویی از غیب خبر داشتبه گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس از نیشابور، دقایقی از اذان مغرب و عشاء گذشته که به مسجد جامع نیشابور می رسم. قرار است با جانبازی ملاقات کنم که 8 ماه در مناطق تحت اشغال داعش در سوریه همراه حاج قاسم سلیمانی بوده و اصابت ترکش به دستانش سبب بازگشتش به ایران می شود. با نشانی ها که دارم خیلی زود محمد دیده بان را در شبستان مسجد جامع می بینم. مردی میانه سال، خنده رو و خوش صحبت که با اشتیاق در مورد خاطراتش با حاج قاسم سلیمانی در جنگ با داعش اینطور روایت می کند؛ در سال 94 و 96 که در سوریه بودم 3 بار برای آزادی شهر بوکمال اقدام کردیم اما هر 3 بار زیر آتش سنگین داعش مجبور به عقب نشینی شدیم بوکمال یکی از شهرهای استان دیرالزور از استان های نفت خیز سوریه و هم مرز با کشور عراق و سوریه بود که شط فرات از وسط آن می گذشت. زمستان سال 96 بود که یک روز ساعت 10 صبح حاج قاسم در پایگاهی واقع در 40 کیلومتری بوکمال جلسه ای برگزار کرد و گفت: امروز تا ساعت 4 بعد از ظهر بوکمال آزاد می شود من و چند نفر دیگر که در جلسه بودیم می خواستیم بگوییم آزادی بوکمال آسان نیست ما 3 بار این راه را رفته ایم اما حاج قاسم با چنان اقتدار و صلابتی صحبت می کرد که دلمان قرص شد. در همان جلسه سردار دلها هماهنگی های لازم با توپخانه، پهباد، هواپیما و گردان تکاور و پیاده را انجام داد یک ساعت بعد دقیقا ساع برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |