مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 4 آبان 1401 ساعت 16:212022-10-26بين الملل

بمب های ساعتی مرگ/ نترس دخترم، من تا ابد کنار توام!/روایتی از جنایات گروهک های تجزیه طلب در اهواز


 اولین بمب که در اهواز منفجر شد ده ساله بودم.

تعجب کردم.

آسمان آبی بود.

باد بین سَعَف نخل ها می وزید.

بازارها پر از آدم های کیسه به دست.

همسایه مان هم ریسه ی چراغ عروسی پسرش را به کوچه زده بود.

وسط آن چراغ های چشمک زنِ سرخ و زرد و سبز و آبی، بمب یعنی چه؟ مگر جنگ تمام نشده بود؟ مگر خون جوان هایمان روی این خاک نریخت تا آزاد شود؟ مگر من و دختران محله خوشحال نبودیم و نمی خندیدیم؟ مگر بابابزرگ دیروز برایم عروسک نخرید و با هم نرفتیم جگرکی؟  من فقط ده ساله بودم و بمب، ساعت 10:55 بیست ودومِ خرداد سال 1384 منفجر شد.

خبر بمب، مثل خود بمب توی شهر ترکید.

ناگهانی و غیرمنتظره.

هر کسی چیزی می گفت.

امتحان هایم تازه تمام شده بود.

توی راهِ کلاس های تابستانه بودم.

بابابزرگ گفت نرو.

مادربزرگ ترسید.

انگار تجربه ی پیرمرد به دلش انداخته بود که این بمب، شروع بمب های دیگر است.

مثل عقربه ی دقیقه که مدام پشت سر عقربه ی ساعت می دوید.

      پیرهن صورتی پیراهن صورتی روشنم را پوشیدم.

روسری ام را بستم.

عینک گرد جگری ام را به چشم هایم چسباندم و رفتم.

دور از چشم پدربزرگ و پیاده تا کانون پرورش فکری محله مان.

همسایه ها توی راه دیدندم، از چشم و سوال آن ها نمی شد در رفت: کجا می روی؟ فرمانداری را زده اند خون خیابان را برداشته صدایش خیلی بلند بود، گرومپ گرومپ من که فکر کردم زلزله


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

بمب های ساعتی مرگ/ نترس دخترم، من تا ابد کنار توام!/روایتی از جنایات گروهک های تجزیه طلب در اهواز

بمب های ساعتی مرگ/ نترس دخترم، من تا ابد کنار توام!/روایتی از جنایات گروهک های تجزیه طلب در اهواز