مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 30 شهریور 1401 ساعت 11:422022-09-21سياسي

روایتی از 6 جوان یزدی که یکی یکی پرپر شدند/ آخرین نفری که به بهشت رفت


مینو فردی امداد گر سال های جنگ، خاطره یکی از غم انگیزترین لحظه های حضورش را در دفاع مقدس این چنین می گوید: وقتی که دیدمشان 6 نفر بودند، همانی که قد بلندتری داشت با لهجه یزدی گفت: - به گزارش سایت قطره و به نقل ازگروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، مینو فردی 42 سال پیش وقتی 19 ساله بود وارد فعالیت های انقلابی شد و مسئولیت فرهنگی جهاد سازندگی قصر شیرین و سر پل ذهاب و چند شهر دیگر را بر عهده گرفت.

یکی از غم انگیزترین خاطره این دختر کرمانشاهی که در روزهای دفاع مقدس در کنار برادران رزمنده خود حاضر بود را در ادامه مطلب به قلم مرحومه مریم کاظم زاده خواهید خواند: اواخر تابستان سال 59 هوای قصر شیرین مثل همیشه آن ایام گرم بود.

آن روزها در بیمارستان قرنطینه قصرشیرین، هر کس هر کاری ازش بر می آمد انجام داد.

شهر تقریباً خالی از سکنه شده بود.

اسمشان را خاطرم نیست، حسن یا حسین، شهرام یا فرشاد، یا هر اسم دیگری.

وقتی که دیدمشان 6 نفر بودند.

همه اهل یزد.

هم سن و هم قواره.

تا شب همه شان شهید شدند.

از لباس کرم رنگ شان فهمیدم بسیجی هستند.

سوار وانت بودند.

یکی از آنها پیاده شد.

با چشم های سرخ و ورم کرده، با موهای خاکی گفت: جسد دوست مونو کجا ببریم؟ رنگ پریده به نظر می رسیدند.

نم اشک با خاک صورتشان قاطی شده بود.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایتی از 6 جوان یزدی که یکی یکی پرپر شدند/ آخرین نفری که به بهشت رفت

روایتی از 6 جوان یزدی که یکی یکی پرپر شدند/ آخرین نفری که به بهشت رفت