مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 23 مرداد 1401 ساعت 14:072022-08-14سياسي

ماجرای کرامت انسانی شهید همدانی در بحبوحه جنگ


شهید همدانی غذا را در نزدیکی مرغ ریخت و مرغ هم شروع به خوردن کرد، با خود گفتم چگونه می شود یک نفر به حدی از کرامت انسانی برسد که به حیوانات نیز در بحبوحه جنگ توجه کند.

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازگروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس، پایگاه خبری جهان نیوز نوشت: عملیات تمام شده بود در گوشه ای خسته نشسته بودم، دیدم بچه ها دارند می گویند ابووهب آمده.

تا آن زمان ابووهب را ندیده بودم و نمی شناختم.

چه کسی است؟ وقتی که خوب چشمانم را دقیق کردم سردار شهید حاج حسین همدانی را در مقابل خود دیدم.

تا من را دید گفت: فلانی اینجا چه کار می کنی؟ گفتم سردار شما اینجا چه کار می کنی؟ من هم به همان دلیل اینجا هستم.

خندید و در آغوشم گرفت.

سردار همدانی زمانی فرمانده من بود و من فرمانده یکی از گردان های ابووهب.

اما تا آن موقع نمی دانستم که کنیه ایشان در سوریه ابووهب است، بعد از مدتی یک ایرانی در خط دیده بودم و بسیار از این موضوع خوشحال شدم، با سردار صحبت کرده و گفتیم و خندیم به طوری که خستگی ام به کلی از یادم رفت.

موقع ناهار رسیده بود، به همراه سردار همدانی شروع به خوردن ناهار کردیم، وقتی غذایم تمام شد، یک لحظه متوجه شدم سردار قسمتی از غذایش که از قبل جدا کرده بود را در گوشه کاغذی ریخت.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای کرامت انسانی شهید همدانی در بحبوحه جنگ

ماجرای کرامت انسانی شهید همدانی در بحبوحه جنگ