حسین(ع) روی سخن با که داشت ؟

شیطان نمی دانست که کربلا سرزمینی است به پهنای همه سرزمین ها و عاشورا، روزی است به درازای همه روزها.

حسین ما، اما می دانست که «عصر خمینی» در راه است و ندای «هل من ناصر» عصر عاشورای او در گوش زمان می پیچد و در «عصر خمینی» به گوش .

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان حسین(ع) روی سخن با که داشت ؟ نوشت: 1- وقتی به آن صحرای داغ و تب دار رسید، عنان کشید، و اسب هم از حرکت ایستاد و قدم از قدم برنداشت.

این بخش از صحرا با بخش های دیگر آن که تا کنون پیموده بود، تفاوتی نداشت.

همه جا پوشیده از ریگ های داغ و آفتاب خورده بود و آسمانی که از شدت گرما، رنگ دود گرفته بود.

سوار، اما انگار چیز دیگری می دید که عنان می کشید! دست را سایبان چشم ها کرده و به افق نگریست.

پیرمردی به کنار ایستاده بود.

سوار روی به او کرد و پرسید؛ نام این سرزمین چیست؟ نام آن غاضریّه است.

نام دیگری ندارد؟ این سرزمین را نینوا و شاطی الفرات- شرق فراط هم می نامند.

همه آن نشانه ها که او می دید و دیگران نمی دیدند، نشانه های همان سرزمینی بود که به او خبر داده بودند .

نامش اما، آن نبود.

باز پرسید؛ نام دیگری ندارد؟ پیرمرد گفت: این سرزمین را کربلا هم می نامند.