«اشکوا الیک»ی که در باغ شهادت را باز کرد/ با شهید مرتضی خانجانی از قطعنامه تا پروازخبرگزاری فارس، سردبیری استان ها: برای ما دهه شصتی ها که از حال و هوای دفاع مقدس فقط تشییع پیکر شهدا را آنهم به صورت خاطره ای محو و گنگ در ذهن داریم مرور خاطرات شهدا مزه ای دیگر دارد. آنهم روزهای پایانی جنگ که حال و هوایی خاص دارد؛ آری مقصودم حال و هوای رزمنده ها در روز پذیرش قطعنامه است. با بچه های جنگ و رزمنده ها که هم صحبت می شوم و از 27 تیر 1367 می پرسم بعضا بغض می کنند. واکنششان به شنیدن خبر امضای قطعنامه را که جویا می شوم یک پاسخ مشترک دارند؛ نشسیتم و گریه کردیم. اتفاقا در پاسخ به این سوال که چرا گریه کردید هم جواب یکسانی دارند: راه شهادت بسته شد و ما جا ماندیم؛ و بعد شروع می کنند از حال و هوای جبهه و مناطق عملیاتی را برایم می گویند. خودم را که جای آنها می گذارم می بینم حتما من هم که خبر قطعنامه را می شنیدم چشمانم ابر بهار می شد؛ همین الان هم. یکی از این جا مانده ها فرمانده گردان کمیل لشکر 27 محمد رسول الله (ص) است؛ مرتضی خانجانی. همسرش می گوید: در عملیات آزادسازی مهران تیر به شکمش اصابت کرده بود. از سمت راست تا چپ شکمش بخیه خورد. با شهید ایرج ظفری صمیمی بود. وسایل پانسمان خریده بود تا زخمهای مرتضی را ببندد. بخیه های شکم مرتضی را کشیده بودند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |