روایت شیرینی هایی در ناملایمتی روزگار/چالش هایی که سکوی پرتاب بانوی کارآفرین شدهر آنچه که خواهرش انجام می داد را به ذهن می سپرد، وقت می گذاشت، تمرین می کرد؛ تا خواهرش جایی از او ایراد می گرفت، دیگر فرد قبلی نبود! بلکه هزاران نیروی قوی تر در او پدید می آمد تا تلاشش را بیشتر کند و به نقطه اوج برسد. - به گزارش خبرگزاری فارس از ممسنی، درباره کارهای مختلف هر کجا که باشیم بحث می کنیم، ایده می دهیم و فکر می کنیم؛ اما باید اراده ای پولادین داشته باشیم تا بتوانیم به این تفکرات جامه عمل بپوشانیم. او می دانست که می تواند! با اینکه آموزشی در آموزشگاه خاصی نیز ندیده بود، ولی با دقت و توجه ، به کارهای خواهرش نگاه می کرد. سعی می کرد هر آنچه که خواهرش انجام می دهد را به ذهن بسارپد، ساعت ها و ساعت ها وقت گذاشت، تمرین کرد و خودش مثل یک استادکار بالای سر خودش عیب و ایرادات را برطرف می کرد. تذکراتی که نیرویش را دوچندان کرد همیشه خواهرش او را تحسین می کرد؛ اما امان از روزی که به او می گفت کارت فلان ایراد را دارد! رویا دیگر فرد قبلی نبود؛ بلکه هزاران نیروی قوی تر از قبل در او پدید آمد تا کارش را به نحو احسن انجام دهد. در این مواقع رها کردن، همیشه راحت ترین راهی است که به ذهن انسان می رسد، ولی آیا کسی که رها می کند به موفقیت می رسد؟ نه، قطعا نمی رسد به همین خاطر رویا باز هم عقب نمی نشست و هر طور که شده بود مسیر را ادامه می داد تا به نو برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |