مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 14 اردیبهشت 1401 ساعت 10:422022-05-04ورزشي

روستایی با ژن های ادبی/ وقتی که ارث و میراث ایل، «شعر» می شود!


 همیشه با خودم می گفتم آدم از تعجب شاخ درمیاره یعنی چه؟ اصلا مگر چقدر جای تعجب توی این دنیای ما هست که از دیدنش شاخ دربیاوریم؟! اما نشانی قلعه سرد را که دادند و قصه اش را شنیدم، چند روز بعد، احساس کردم به صورتی کاملا فانتزی، از تعجب شاخ درآورده ام! آخر آدم های اینجا در عین سادگی آنقدر عجیب بودند که با خودم فکر کردم نکند صبح ها جای نان و پنیر و گردو، شعر می خورند! سلام دادم، با شعر جوابم را دادند.

نشانی پرسیدم، با شعر جوابم را دادند.

اینجا حتی موقع خداحافظی هم با شعر بدرقه ام کردند.

سرزمین خیلی تلاش کردم بنویسم شهر یا حتی روستا اما قلعه سرد در جغرافیای خیالم نه شهر شد و نه روستا! قلعه سرد یک سرزمین رویایی بود که خدا بذرش را حوالی کوه های شمال خوزستان کاشت و بعد از دل آن، پنج آبادی رویید: دراز دره ، ده کیان ، کِلی مُلک ، سر مسجد و چِلی ساد .

  مریم ما هم از دخترهای همین منطقه بود.

دانشجوی سال دوم ارشد ادبیات.

کسی که پا به پایش رفتم تا برایم از راز مردمی بگوید که ژن هایشان ادبی ست و اگر قرار است سر ارث و میراثی یقه پاره کنند، شعر است! برف گیر با اینکه اهواز تب دار بود اما هوای قلعه سرد سوز می زد.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روستایی با ژن های ادبی/ وقتی که ارث و میراث ایل، «شعر» می شود!

روستایی با ژن های ادبی/ وقتی که ارث و میراث ایل، «شعر» می شود!