کتاب خاطرات در کوله زن روستایی/ روایت بی رونق دامداری در خراسان جنوبیخبرگزاری فارس- خراسان جنوبی؛ استاد قلم کار روزگار نقش و نگار زیبایی برسیمای گندم گون پیرزن نگاشته است. بیش از هفت دهه از عمر او در این دنیا می گذرد و روزهای تلخ و شیرین، شاد و غمگین و سرد و گرم بسیاری را تجربه کرده اما بازهم سرپاست و از زندگی ساده ای که در گوشه روستا با همسرش دارد راضی و خرسند است. خرسند از این که 4 فرزندش درسشان را خوانده و رفته اند پی زندگیشان. چه حس خوبی دارد بوی کاه آن هم از نوع شسته شده اش. عطری که او را هر روز سرمست می کند و شادی دوچندانی هر زمان که آن ها را در صافی ریخته و در قنات روستا می شوید تا گرد وخاک آن گرفته شود. بعد هم چند ساعتی صبر می کند تا آبش گرفته شود و سپس با افزودن مقداری سبوس و یا نان خشک های خرده شده آن را ترید می کند تا غذای خوشمزه ای باشد برای دام های پرواری اش در این فصل سرد که در صحرا و زمین های کشاورزی چیزی برای خوردن آن ها پیدا نمی شود. آخر این سال خشکی ها رمقی برای زمین باقی نگذاشته تا آنچه را در دل دارد بیرون بریزد و دام ها هم بتوانند از آن بخورند. کار هر روزش این است و خوش است با آن، زیرا علوفه ای ندارد که به همان چند پروارش بدهد. آذوقه گران دام ها از طرفی آذوقه دام ها هم گران است، همین کاه ها را هم با قیمت زیاد خریده است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |