مار زهرآلود در شرکت هرمیعضویت همسرم در شرکت های هرمی چنان زندگی ام را از هم پاشید که خودم هم نفهمیدم چگونه این مار زهرآلود به زندگی ام نفوذ کرد و من و همسرم را به ورطه نابودی کشاند به گونه ای که . به گزارش خراسان، زن 25 ساله با بیان این که به دلیل خیانت به همسر سابقم انگشت نمای فامیل شده ام و هیچ کس با من ارتباط ندارد درباره سرگذشت سیاه خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در یک خانواده هشت نفره به دنیا آمدم که از نظر اقتصادی اوضاع مناسبی نداشتیم. پدرم کارگر ساختمانی بود و با درآمد اندکش به زحمت می توانست مخارج زندگی را تامین کند. با این حال 10 بهار بیشتر از عمرم نگذشته بود که پدرم هنگام کار از روی داربست سقوط کرد و قطع نخاع شد. حالا دیگر شرایط زندگی ما به کلی تغییر کرده بود و برادر بزرگم تلاش می کرد تا با کارگری مخارج زندگی ما را تامین کند . پدرم ویلچر نشین شد و ما از عهده هزینه های دارو و درمان او نیز بر نمی آمدیم . مادرم به ناچار سیم پیچی برخی قطعات پراید را آموخت و در خانه بسیاری از قطعات معیوب خودروها را تعمیر می کرد تا باری از دوش برادرانم بردارد. او حتی به اولین خواستگار خواهرانم پاسخ مثبت می داد تا اندکی از هزینه های زندگی را بکاهد به همین دلیل من هم با اولین خواستگارم ازدواج کردم که از آشنایان دورمان بود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |