شب بیداری پدر شهید برای یک لقمه نان! +عکسبه گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، یک روز سرد پاییزی، باران و سوز برف، اگر چه حال و هوای مسجد جمکران را روحانی تر کرده بود اما کوچه پس کوچه های خاکیِ اطراف، - با این شب بیداری، این یک سالی که ما رفتیم این درد پا پیدا شده. حالا نمی دانیم که این حساسیت است، نمی دانم که از بی خوابی است؟! اگر مسأله پای من نبود چندان اذیت نبودم. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، یک روز سرد پاییزی، باران و سوز برف، اگر چه حال و هوای مسجد جمکران را روحانی تر کرده بود اما کوچه پس کوچه های خاکیِ اطراف، مملو از گِلی بود که همراه ما، وارد حیاط کوچک و نقلی خانه آقای سَروری می شد. با مسیریاب های برخط هم کلی طول کشید تا توانستیم خیابان بی نام و نشان و کوچه بی نام و نشان تری را پیدا کنیم که پدر و مادر و همسر و فرزندان یکی از شهدای مدافع حرم فاطمیون در آن زندگی می کردند. خانه، در حاشیه مسجد جمکران، گاز نداشت و خریدن هر کپسول گاز به مبلغ 40هزار تومان برای تامین گرمای خانه، صرفه چندانی نداشت. از نفت و گازوییل و مازوت هم خبری نبود. کت و کاپشن هایمان را محکم تر کردیم و نشستیم به گفتگو با حاج آقا محمدابراهیم سروری که از بین هفت پسرش، سه تا را راهی سوریه کرده بود و یکی از آن ها شهید شده بودند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |