مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 14 مهر 1400 ساعت 09:002021-10-06سياسي

روایت سری که رفت و قولی که ماند/ فانوسقه ای که به کمک آمد


خبرگزاری فارس اصفهان-فاطمه نجفی؛ روزهای پایانی جنگ سال 1367 حملات متوالی عراق در فاو ، شلمچه ، جزایر مجنون ، مهران ، شمال غرب و سپس دهلران تمام تحلیل ها را عوض کرده بود و هرکسی به نوعی از آن یاد می کرد؛ جز یک حرکت که جدای تمام آن تحلیل ها در میدان جنگ پیاده می شد.

قصه ای از جنس مهربانی شهید مهراب صالحی سیزدهم بهمن 1343 در سمیرم به دنیا آمد کارگر کارخانه پارچه بافی و از بچگی علاقه زیادی به مطالعه داشت و بیشتر وقت ها رساله امام را می خواند؛ اهمیت زیادی به صله رحم می داد و همیشه جویای احوال راهی جبهه شد.

تولد ققنوس مهراب راهی جبهه شد تا ایستادگی را معنا کند و شهادت عزیزانش را در تولد دوباره ققنوس به پرواز درآید مقاومت و ایستادگی رزمندگان حتی در بدترین شرایط، تنها عاملی بود که به خود اجازه نمی دادند جز حراست ازآنچه شهدا در طول 8 سال جنگ از خود به جای گذاشته بودند، به چیزی دیگر بیندیشند.

آرپی جی به دست به دل دشمن زد تا ایستادگی روزهای پایانی جنگ و شهادت را در آخرین قطره خون معنا کند اما قصه پروازش در گمنامی مادر سادات گره خورد و جسمی که چون حسین سر بر بدن نداشت و بعد از 9 سال انتظار با پای بدون بدن به خاک وطن برگشت و پدری که بعد از تفحص فرزند آرام و با خیالی آسوده سر بر بالین خاک نهاد.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایت سری که رفت و قولی که ماند/ فانوسقه ای که به کمک آمد

روایت سری که رفت و قولی که ماند/ فانوسقه ای که به کمک آمد