قصه کربلا به شام غریبان رسیدتابلوی محرم و تصویر جاری عطش اولاد پیمبر(س) بی نیاز از هر زبانی برای توصیف است چراکه عشق بازی در ره یار زیباست و دلی که از آتش ترسید عاشق نیست. - خبرگزاری فارس لرستان- سمیرا عزیزی، تابلوی محرم و تصویر جاری عطش اولاد پیمبر(ص) بی نیاز از هر زبانی برای توصیف است چراکه عشق بازی در ره یار زیباست و دلی که از آتش ترسید عاشق نیست. سوز اشک ها بر مصیبت کربلا، سینه را تنگ می کند و تنها یک هنرمند می داند وقتی که عاطفه و درد کنار هم بیایند چه صحنه ای خواهد شد. دل ماه از غربت برادر گرفت و نماز آیات بر زمینیان واجب شد، اما. اما. اما. یورش ددان بود و فریادها در حنجره خشکید. لعنت به آن دینار و درهم هایی که نورشان، سو از چشم ها ربود و ولع و حرصش دشنه بر گلوی ثارالله آختید. یک آسمان پروانه اوج گرفت و خون خدا رنگ بال های شان شد، یعنی سما دلش به درد نیامد؟ خجل نشد که باران از چشم طفلان حسین باریدن گرفت!؟ وامصیبتا که دید و هیچ نگفت. تا قیامت هم حسابش پاک نخواهد گشت!؟ دل ها شرحه شرحه گشته و روزگار روشن از این دیار رخت بسته است، بر سرمان خاک بریزید که خورشیدمان غرق خون شد. قلب ها در نینوا جا مانده و سرها به روی نیزه رفته است. ملائک از عرش به فرش آمده اند و شیون بر آلِ الله می کنند و آخر تو برای فرزند یاس کم تر از این انتظار داشتی!؟ عزیزان خدا را در قُل و زنجی برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |