این شهید مدافع حرم پشت بی سیم اذان گفت تا نمازصبح رزمندگان قضا نشود

دلش پر می زد که برای بار دوم عازم شود، اما کارها ردیف نمی شد، پدرش را به 124 هزار پیامبر قسم داده بود که بگذارد، برود، چون می دانست اگر پدرش زودتر از او عازم شود، - خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: یک روز زودتر از موعد به خانه آمد، خیلی خوشحال بود، هر چه همسرش اصرار کرد که ماجرا را بگوید، گفت: یک چیزی شده است، نمی توانم بگویم.

حتی اسمش را هم نمی توانم بیاورم! با شناختی که همسرش داشت، بی اختیار گفت: نکند قرار است به سوریه بروی؟ گفت: اگر بخواهم بروم، شما اجازه می دهی؟ چون اگر اجازه ندهی، نمی گذارند بروم.

البته اجازه پدر و مادرش هم شرط بود.

در هر صورت توانست بعد از مدت کوتاهی رضایت هر سه نفر آن ها را بگیرد.

اولین جرقه سوریه را شهید محرم علیپور در محمدحسین زد؛ وقتی این شهید تبریزی در محرم سال 93 به دست تکفیر ی ها شهید شد، عکس او تا مدت ها پشت ماشین محمدحسین روی شیشه بود.

حسابی شهادت این مدافع حرم او را هوایی کرده بود.

البته محمدحسین بارها در مأموریت های مختلف برای مبارزه با اشرار و تروریست ها در داخل کشور شرکت کرده بود، اما برای او دفاع از حرم حضرت زینب (س) چیز دیگری بود.

  یکی از کلاس های آموزش نظامی که محمدحسین مسؤول اداره آن بود اذانی که به شهادتین ختم شد بار دوم اعزامش بود.