سورپرایز دختر شهید برای پدرشمحدثه دختر خانمی کلاس اولی است. او هیچ خاطره ای از پدرش در ذهن ندارد اما هر از گاهی بابا را به روش خودش سوپرایز می کند. - خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: علیرضا همه فکرش را برای رفتن کرده بود. دل و عقلش هر دو حجت را برای حضور او در پرچم سیاه است. آن وقت ها علیرضا دانشجوی دانشگاه امام حسین(ع) بود و 25 سال بیش تر نداشت. همه کارها را برای اعزام انجام داده بود و فکرش را هم نمی کرد لحظه آخر قرار است سخت ترین کار را انجام دهد. وقتی در فرودگاه با همه خداحافظی کرد، محدثه 8 ماهه را که تازه شیرین شده بود و هر دو به هم وابسته بودند از آغوش خود جدا کرد و به پدربزرگش داد. این لحظه برای او آنقدر سخت بود که اشک از چشم هایش سرازیر شد. همه تعجب کرده بودند. تا به حال کسی گریه علیرضا را ندیده بود. شهید مدافع حرم علیرضا مشجری جدایی از دخترش سخت ترین لحظه ای بود که علیرضا باید به خاطر رفتن انجام می داد. به پدرش گفت: می ترسم علاقه ای که به او دارم، مانع جهادم شود. او راهش را انتخاب کرده بود و به همسرش گفته بود: عاقبت راه ما شهادت است اما می ترسید مبادا عشق این دختر او را زمینگیر کند. برای همین همه توانش را گذاشت وقتی بچه را به پدرش می دهد، دلش را هم بکند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |