
روایت 6 کارگر که زنده زنده در آتش کارگاه سوختندایلنا - مه مقصرند؛ تمام کسانی که امروز مدعی هستند که باید جلوگیری می شد ، مقصرند چون باید نظارت می کردند و نکردند؛ آن هایی که نیامدند و بازرسی نکردند، مقصرند؛ حتی آن هایی که از وجود چنین کارگاه هایی باخبرند اما به مراجع ذیصلاح اطلاع نمی دهند نیز مقصرند! نتیجه ی این بی تفاوتیِ گسترده، جزغاله شدن این کارگران بینواست. به گزارش خبرنگار ایلنا، فرض کنید در دوردست ها، کارگاه کوچکی در حاشیه های شهر برقرار است؛ مکانی بسیار تنگ و کوچک که لبالب از موادِ قابل اشتعال و خطرناک است؛ فرض کنید تعدادی جوان تشنه و جویای کار که هیچ نوع فرصت اشتغال رسمی برایشان فراهم نیست و به هر دری که زده اند آن را بسته دیده اند، مجبور شده اند با حقوقی که کارفرمای کارگاه پیشنهاد می دهد و مطمئناً از حداقل دستمزد مصوب شورایعالی کار بسیار قلیل تر است، کار کنند و ابداً دغدغه ی بیمه نداشته باشند (البته این بی دغدغه گی از خوش خیالی نیست و باز هم از روی اجبار است) و بازهم فرض کنید که شبی نیمه شبی، این مواد قابل اشتغال به ناگاه آتش می گیرند و شعله ها همه ی فضا را پر می کند؛ این جوانان که هنوز در آغاز راه زندگی هستند و هزاران رویا و امید و آرزو در سر دارند، در دل این شعله ها گیر می افتند؛ فریاد می کشند اما فریادشان به جایی نمی رسد، دست و پا می زنند اما بیشتر فرو می روند برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |