مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 14 فروردین 1400 ساعت 06:252021-04-03اجتماعي

ماجرای شهادت یک رزمنده در روز طبیعت


دم دمای غروب بود که به مقر بیاره نزدیک شدیم.

سرنشینان خودروهایی که از طرف بیاره باز می گشتند ماسک به صورت داشتند و به ما هم اشاره می کردند که ماسک بزنید و به سمت بیاره نروید.

- دم دمای غروب بود که به مقر بیاره نزدیک شدیم.

سرنشینان خودروهایی که از طرف بیاره باز می گشتند ماسک به صورت داشتند و به ما هم اشاره می کردند که ماسک بزنید و به سمت بیاره نروید.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، ناصر مرادخانی از رزمندگان لشکر 10 سیدالهشدا(ع) در خاطره ای درباره چگونگی شهادت یکی از همرزمانش روایت می کند: روز 13 فروردین 67 در مسیر برگشت از مقر دربندیخان وارد شهر حلبچه شدیم که سرو کله هواپیماهای دشمن پیدا شد و چند نقطه را بمباران کردند.

از آنجا معلوم بود که اطراف شهر بیاره را هم بمباران کرده اند.

دود ناشی از انفجار بمب شیمیایی از دور معلوم بود.

به سمت مقر تخریب در بیاره حرکت کردیم.

دم دمای غروب بود که به مقر بیاره نزدیک شدیم.

سرنشینان خودروهایی که از طرف بیاره باز می گشتند ماسک به صورت داشتند و به ما هم اشاره می کردند که ماسک بزنید و به سمت بیاره نروید.

به نزدیک مقر رسیدیم و مسافتی را طی کردیم.

اولین چیزی که توجه مرا جلب کرد، نبودن چادر تدارکات بود.

خوب که دقت کردم دیدم چادر بالای درخت است.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

ماجرای شهادت یک رزمنده در روز طبیعت

ماجرای شهادت یک رزمنده در روز طبیعت