یک سخن در میانه نبود/سعید حجاریانآزادی! /ما نگفتیم /تو تصویرش کن! - مشق نو؛ سعید حجاریان مدت زیادی از آغاز سال 1400 نگذشته است و سال آینده نیز وارد قرن پانزدهم خواهیم شد. صدسال پیش، کودتای سوم اسفند رخ داد و سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان میرپنج به عنوان بال های سیاسی و نظامی کودتا، قدرت را قبضه کردند. عصر رضاشاهی را می توان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول، که اکثر آبادانی ها و سازندگی ها در آن صورت گرفت، مرهون چهره هایی توانمند بود که به کمک شاه شتافتند. درباره عملکرد رجال پهلوی اول برخلاف پهلوی دوم تحقیق زیادی صورت نگرفته است؛ و می توان گفت بیشتر تمرکز تاریخ نگاری بر دوره پهلوی دوم متمرکز بوده است. در دوره دوم، چهره های نزدیک به رضاشاه مانند سیدضیاء الدین طباطبایی، علی اکبرخان داور، عبدالحسین تیمورتاش، نصرت الدوله فیروز عاقبتی جز تبعید و مرگ نیافتند و مابقی نیز به اشکال دیگر محدود شدند. این شاید خوی نظام های دیکتاتوری است؛ در پی ریزی نظام جدید همگان با شور و اشتیاق به کمک دیکتاتور می آیند و خدماتی انجام می دهند و بعدها، جای خود را به مُشتی چاپلوس می دهند. اما، چرا چنین شد؟ به گمان من رضاشاه را نمی توان عصاره انقلاب مشروطه نامید. ایده مشروطیت تاحدودی برگرفته از عصر روشنگری بود اما نسخه وطنی اش، در نطفه خفه شد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |