مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 9 اسفند 1399 ساعت 07:452021-02-27سياسي

روایتی از صبر زینبی مادر یک شهید مدافع حرم


حاج رمضان وقتی پیکر رسول را دید اولین جمله اش شکرگذاری از خدا بود و اینکه رسول امانتی در دست ما بود و به صاحب امانت برگشت.

مادر رسول هم با وقار تمام و زینب گونه با پیکر رسول روبرو شد و ابدا جزع و فزعی دیده نشد.

- به گزارش ایسنا، جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریب چی لشکر 10 سیدالشهدا(ع) با اشاره به چگونگی شهادت دو شهید دفاع مقدس و مدافع حرم که هر دو نام کوچک شان رسول بوده است روایت می کند: ما در گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا (ع) یک شهید به نام رسول فیروزبخت داشتیم که روحیات خاص خودش را داشت.

او از روابط عمومی بالایی برخوردار بود و وقتی هم بهش نزدیک می شدیم، به گونه ای با ما ارتباط برقرار می کرد که دوست نداشتیم از او جدا شویم.

وقتی برای انجام عملیات همراهش بودیم در اوج سختی و تلخی های عملیات پر از روحیه و امید بود.

رسول فیروزبخت نیروی شجاع و به تعبیری دل و جگرداری بود.

او در پاییز سال 66 با انفجار مین والمرا با حاج قاسم اصغری به شهادت رسید.

یکسال پیش از شهادت رسول فیروزبخت یعنی در روزهایی که درگیر عملیات کربلای 5 در شلمچه بودیم خدا به حاج رمضان خلیلی دیگر همسنگرمان یک پسر داد.

حاج رمضان اسم فرزندش را رسول گذاشت.

این رسول کوچک از وقتی که هوش و حواسش به جا آمد با دیگر همسنگران پدرش همراه بود و هرهفته با پدرش در جمع بچه های تخریب چی لشکر10 در هی


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روایتی از صبر زینبی مادر یک شهید مدافع حرم

روایتی از صبر زینبی مادر یک شهید مدافع حرم