«خط فرضی» روایتی از زنان در سطح یک فرضیهفاطمه قربانی رضوان؛ خط فرضی ساخته فرنوش صمدی تلاش می کند تا روایتی از مسائل و مشکلات زنان و ویترینی برای نمایش سرکوب آن ها در جامعه ای ایران باشد. - چند عامل وجود دارد که سبب شده خط فرضی را تنها فرضیه ای بدون پرداخت کامل دانست. آنچه خط فرضی و باورپذیری ماجرا را برای مخاطب دشوار می سازد عدم معرفی کامل شخصیت ها در روند داستان است. مخاطب بدون آنکه از شخصیت حامد با پیش زمینه هایی آشنا شود از ابتدا تا انتهای او را شخصی یک دنده و بی توجه به خانواده می بیند. حتی مخاطب متوجه نمی شود که چرا حامد انقدر مخالف رفتن سارا به آن جشن است. پژمان جمشیدی نیز تنها راه نشان دادن پدری بی تفاوت را در اخم کردن خلاصه می کند و حتی در سطح یک تیپ هم نمی تواند خود را به مخاطب نشان بدهد. پدری که قبل از مرگ دخترش عصبی است و بی حوصله و افسرده و پس از مرگ او هم بدون ذره ای تفاوت در خلقیات باقی می ماند. انتخاب نادرست پژمان جمشیدی برای این نقش را می توان بدترین تصمیم کارگردان برای نمایش شخصیت محوری داستان قلمداد کرد. سارا به عنوان شخصیت اصلی فیلم کاملا منفعلانه خود را نشان می دهد. سکوت های او مخصوصا در دادگاه که قرار است نشان از اعتراض باشند بیشتر مخاطب را عصبی می کند تا این مفهوم را برساند که سکوت سارا نه از روی عمد بلکه برچسبی است بر دهان اش که نمی گذارد صحبت کند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |