آخرین پاییز قرن با خزان برگ ها و جان ها رفتپاییز امسال علاوه بر خزان طبیعت، خزان انسان ها را هم به همراه داشت. امسالمان کم به خودش گرفتاری ندیده. خون دل مردم با خون دل انارها در هم آمیخته است. - این هم از آخرین روز آخرین پاییز قرن. پرونده این یکی هم بسته شد و حالا در انتظار زمستانیم. زمستانی که نمی دانیم قرار است پایان قصه کرونا باشد یا فصل جدیدی از این ماجرا. پاییز معروف است به فصل عاشقی و عاشقانه های دلبرانه. چه کسی پیدا می شود که دلش نخواهد در خیابان های پاییز زده رنگی رنگی روی فرشی از برگ های پاییزی و زیر نور لطیف و کم جان آفتاب قدم بزند و یا از باران های گاه و بی گاه پاییز که خودش یک داستان عاشقانه است، لذت ببرد؟ پاییز امسال هم مثل عادت همیشه اش قم را غافلگیر کرد. همیشه ناگهانی سر می رسد با بادهای استخوان سوز. آن هم وقتی اصلا انتظارش را نداری. پاییز به قم که می رسد اهل در زدن نیست، در را باز می کند و در هوای شهر می گردد. فقط سبدهای انار هستند که به ساکنان شهر می فهمانند پاییز همین نزدیکی هاست. زمستان این شهر هم همین است. برف پشت دروازه های شهر می ماند. تمام همسایه هایمان از برف فیض می برند و به ما قمی ها باد و سوز و سرمایش می رسد. تا بوده قصه پاییز و شهر ما همین بوده. باد سردی می وزد، انار به روی عابران پاییز می خندد و برگ های خشک زیر پای عابران ولوله می کنند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |