مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 25 آبان 1399 ساعت 07:502020-11-15بين الملل

روزنامه نگاری، جنگ و دیگر هیچ


آخرین روز تابستان سال 1359، حمله نظامی عراق به ایران شروع شد و فضل الله سلطانی، آذرماه همان سال از اصفهان به اهواز رفت تا سرپرستی روزنامه اطلاعات را بر عهده بگیرد.

- او که تا سال 1364 زیر فشار خمپاره و موشک، روزنامه را رها نکرده بود، خاطرات جالبی برای گفتن دارد؛ از دیدار با شهید چمران تا همکاری با زنی که خود را اوریانا فالاچیِ ایران می دانست.

زمان جنگ ما سه روزنامه داشتیم؛ اطلاعات، کیهان و آیندگان که بعدها به آزادگان و ابرار تغییر نام داد.

فضل الله سلطانی این جمله را می گوید و قصه اش را شروع می کند: سال 59، من در مسجد الرحیم اصفهان به صورت رایگان کلاس کنکور برگزار می کردم و در ماه آذر به عنوان سرپرست روزنامه اطلاعات به اهواز اعزام شدم.

چون با شروع جنگ، سرپرست قبلی، اهواز را ترک کرده بود و در آن منطقه روزنامه توزیع نمی شد.

وقتی وارد اهواز شدم شهر خلوت بود.

به ندرت خانواده ای را می شد دید چراکه اکثر مردم مهاجرت کرده بودند.

جنگ با کسی شوخی نداشت.

می پرسم: پس شما اوایل کار تنها روزنامه نگار میدانی جنگ ایران و عراق بودید؟ جواب می دهد: اوایل که خبرنگار نبود خودم می نوشتم اما بعد کم کم افراد دیگری هم آمدند.

خانمی به نام لیلا ایزدپناه از روزنامه اطلاعات فارس آمد که مدعی بود اوریانا فالاچی ایران است! خیلی شر و شور داشت.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

روزنامه نگاری، جنگ و دیگر هیچ

روزنامه نگاری، جنگ و دیگر هیچ