خاطره همسر شهید حججی از لحظه شنیدن خبر شهادتشتلگرام محسن روی گوشی من هم نصب بود تا اگر پیام مهمی بیاد به او اطلاع بدهم. مدام پیام می آمد و دوستانش می گفتند: یا حسین یا ابوالفضل. نگران شدم. - پیام ها را دیدم. همان عکس و همان ملعون پشت سر آقا محسن ایستاده بود. ابتدا خندیدم چرا که دوستان محسن شوخ بودند و با خودم گفتم که چقدر دوستانش بیکار هستند. به گزارش ایسنا، زهرا عباسی همسر شهید مدافع حرم محسن حججی با حضور در یکی از برنامه های رادیو اربعین درباره چگونگی آشنایی با همسرش،زندگی و شهادت وی می گوید: ماجرای آشنایی ما به طلبی که من قبل از ازدواجم داشتم برمی گردد. من به شهید کاظمی خیلی علاقه داشتم، دوست داشتم از سبک زندگی و منش این شهید درس بگیرم. فکر می کنم شهید حججی، حاجتی بود که من داشتم و وقتی ایشان خواستگاری من آمد و با هم ازدواج کردیم این حاجت برآورده شد. سال 91 در نمایشگاه دفاع مقدس کار می کردم و ایشان هم در بخش کتاب فروشی و عکاسی مشغول کار بود. این آشنایی منجر به آشنایی خانواده ها شد. کمتر از یک ماه بعد از آشنایی ما بود که با هم عقد کردیم. بار اولی که محسن را دیدم، گفتم: چقدر شبیه شهداست. خانواده نیز همین حرف را زدند که چقدر شبیه شهداست. نور اخلاص و ایمان در چهره شان پیدا بود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |