گفتگو با دو آزاده که چند سال بعد از شهادت به خانه بازگشتند!روز بعد سری به مزارم زدم. من از قافله شهدا جا مانده بودم و تنها اسمی از من به عنوان شهید روی سنگ نوشته شده بود. بنیاد شهید از ما خواست سنگ قبر را در بیاوریم. - گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس: قبرم 300 متر با خانه ام فاصله دارد. جایی که 3 سال خانواده و اطرافیان سنگ نوشته هایش را با اشک چشم می شستند و با خاطرات من زندگی می کردند. شهید چنگیز بابایی؛ محل شهادت جزیره فاو، تولد 1349، شهادت 1364 هر سال محرم اهالی روستای حاجی کلا در منطقه شیرگاه سوادکوه سینه زنان کنار مزار جمع می شدند و نوحه سرایی می کردند. او هنوز هم نوارهای نوحه را دارد و وقتی دلتنگ می شود گوش می دهد: خدا را شکر مزارم آماده است و مراسم سوم و هفتم و چهلم و سالگردم را هم پیش پیش گرفته اند. چنگیز وقتی به اینجا می رسد با خنده از روزهایی می گوید که نام او به عنوان شهید ثبت شده بود و سه سال خانواده و اهالی روستا کنار مزاری که لباس هایش را در آن به خاک سپرده بودند عزاداری می کردند: اینکه اسیر باشی ولی هیچ جا اسم و مشخصاتی از تو ثبت نشود خیلی سخت است. لحظه ای که تیرخوردم و افتادم توی اروند همه فکر کردند شهید شدم. چند دقیقه بعد اسیرم کردند و بدون اینکه کسی از من خبر داشته باشه سه سال در اردوگاه 12 تکریت ماندم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |