روزی که قرن ایستادمن نشان همایونی از شاه گرفتم و این نشان همایونی را هیچ وقت به سینه نزده ام. نشان همایونی را از سینه برداشت و به زمین کوبید. این وقایعی است که بین 25 مرداد و صبح 28 مرداد رخ داد. - من نشان همایونی از شاه گرفتم و این نشان همایونی را هیچ وقت به سینه نزده ام. نشان همایونی را از سینه برداشت و به زمین کوبید. این وقایعی است که بین 25 مرداد و صبح 28 مرداد رخ داد. به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، روزنامه همشهری نوشت: زمینه های کودتای 28مرداد پیش از این تاریخ فراهم شده بود. این موضوع از ماجرای قتل سرلشگر محمود افشارطوس شروع شد. پس از این که افشارطوس را به قتل رساندند و جنازه اش را رها کردند، دکتر محمد مصدق به این نتیجه رسید که عده ای از نمایندگان مجلس شورای ملی در قتل افشارطوس دست داشته اند. از نمایندگانی که جزو جبهه ملی بودند خواست مجلس سلب مصونیت کند اما مجلس حاضر نشد. از شاه خواست فرمان انحلال مجلس را صادر کند و طبعا شاه زیر بار نرفت و رفراندومی به وجود آمد. در رفراندوم اکثر مردم شرکت کردند. دکتر محمد مصدق نامه ای به شاه نوشت و ذیل آن آورد که مردم رأی داده اند تا مجلس منحل شود. نامه به دست شاه رسید و چون در قانون اساسی مجلس مؤسسان که سال 1328 تصویب شد، آمده بود که در نبود مجلسیان، اعلی حضرت می تواند نخست وزیری را عزل و نخست وزیری را منصوب کند، در شب 25مرداد، شاه فر برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |