حق هیچکس زندگی در بافت فرسوده نیستاینجا هیچ بادبادکی بالا نمیرود، پرندهها بیش از آنکه روی شاخههای درختان باشند روی سیمهای برق فشارقوی نشستهاند، چکه گاهوبیگاه باران از سقف خانهها دیگر عادی شده. صدای دعوای همسایهها و استفاده از الفاظ رکیک در حضور زنان و کودکان بهوفور به گوش میرسد. اینجا «بافت فرسوده» است؛ بافتی که نه زیربنا دارد نه روبنا!فضاهای سبزش بیش از آنکه محلی برای تفریح و گذران اوقات فراغت باشد محلی برای خورده فروشی مواد مخدر است. کودکان نه فضای بازی مناسبی دارند نه دسترسی به آموزشگاههای مکمل؛ یا فرزند طلاقاند یا پدر و مادرشان در زندان به سر میبرند. بیشتر زنان هم یا بیسرپرست هستند و یا بد سرپرست و معمولاً از حقوق خود ناآگاهاند؛ مردها یا به شغلهای کاذب و کارگری مشغولاند یا بیکارند و آنانی که بیکارند ناخودآگاه به سمت اعتیاد و بزهکاری کشیده میشوند. جمعآوری نامناسب زباله، پخش شدن فاضلاب بر روی زمین، انواع آلودگیها و بیماریها، کمبود زیرساختهای شهری نظیر آب، برق، گاز، تلفن و در کل زندگی در چنین اماکنی مردم را افسرده کرده و از سوی دیگر به جهت فرسودگی شدید، عبور بزرگراهها، اتوبانها، دکل برق فشارقوی، کابلهای هوایی و کانالها، آبروهای نامناسب و مسیلهای برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |