مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
پنجشنبه، 19 تیر 1399 ساعت 05:352020-07-09سياسي

خاطرات روحانی و غسال داوطلب از تجهیز و تغسیل اموات کرونایی


آن روز من آنجا نبودم.

اگر بودم غوغا می کردم با گریه و نوحه.

طفل معصوم اسمش «علی اصغر» بود و سه ساله، کرونا امانش نداده بود.

خودم یک پسر چهار ساله دارم اگر بودم پدرانه غسلش می دادم و کفن می کردم.

- نعیمه جاویدی: سید جلیل میرحسینی ، روحانی جوانی است که تجهیز و تطهیر اموات کرونایی شمال کشور را با دوستان طلبه، جهادی و جوانش انجام دادند.

خاطره های نمناکی دارد؛ وقتی تعریف می کند، می مانی گوش کنی یا اشک بریزی.

غربت و مظلومیت اموات کرونایی را خوب به تصویر می کشد.

خاطره روزهایی که بازمانده ها خدا خدا می کردند، عزیز از دست رفته شان دست کم و فقط یک دست کفن ببرد اما نمی برد.

ملّاها آمدند، ملّاها آمدند.

چهره خانواده اموات کرونایی از یاد نمی رود.

غربت غم و درماندگی چهره شان که بالای سکو می ایستادند تا از آن بالا بدرقه عزیزشان را ببینند، می گوید: یک روز داشتیم می رفتیم به سمت سالن تطهیر.

پیرزنی که از خانواده ای ثروتمند بود و ظاهر چندان مذهبی نداشت با اشاره دست نشانمان داد.

فریاد می زد: ملّاها آمدند، ملّاها آمدند.

رمق به چهره های غمگین عزاداران کرونایی آمد.

آن لحظه مطمئن شدم جای درستی ایستاده ام.

مردم مدام می آمدند و می گفتند حاج آقا خوشحالیم عزیز ما را با دعا و نیایش بدرقه می کنید.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

خاطرات روحانی و غسال داوطلب از تجهیز و تغسیل اموات کرونایی

خاطرات روحانی و غسال داوطلب از تجهیز و تغسیل اموات کرونایی