غیزانیه؛ قصه هزار و یک درد / زندگی همزمان با سیل و خشکسالیگروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_سیده زهرا حسینی؛ یک؛ یک تقاضای قانونی که به آن توجهی نمی شود، یک راه که غیرقانونی بسته می شود، یک گلوله که شلیک می شود و هزار لوله آبرسانی که خشک است؛ - ما داریم از منطقه ای حرف می زنیم که در نزدیکی پرآب ترین رودخانه ایران است و هر سال زمستان را با ترس و نگرانی سیل شدید و پرحسارت می گذراند، اما با مشکل بی آبی روبروست گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_سیده زهرا حسینی؛ یک؛ یک تقاضای قانونی که به آن توجهی نمی شود، یک راه که غیرقانونی بسته می شود، یک گلوله که شلیک می شود و هزار لوله آبرسانی که خشک است؛ این ها همه قرار است کنار هم بنشینند و بشوند یک قصه، یک تراژدی. همه این ها به کنار، اما انگار همیشه باید قصه ها از یک حرکت غیرقانونی و در اغلب موارد یک شلیک شروع بشود گاهی شلیک گلوله به یک نوجوان که آب میخواهد و گاهی شلیک سوژه به ذهن یک خبرنگار، که او را می برد تا تنها 45دقیقه آن طرف اهواز و می نشاند روبروی مردی با دشداشه سفید. دو؛ با دشداشه سفید ایستاده روبروی یک دوربین و با همان زبان عربی فصیح ش می گوید: ما وهابی نیستیم! قسم می خورد که جدایی طلب نیستیم و تنها حق طبیعی خود را می خواهیم. مرد است، غرور دارد پشت این داد و فریادهایش قطعا بغض هایی است که غرور مردانه اجازه اشک شدنش را نداده. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |