داستان عجیب مزار یک شهید دزفول؛ پرکاهی تقدیم به آستان قدس الهیبه گزارش خبرگزاری فارس از دزفول، در روزهایی که خوزستان با آتش و خون نقاشی می شد صف شکنانی بودند که شکاف بر سینه دشمن می زدند و رشته کیلومترها سیم خاردار را قیچی کردند و از هزاران مانع، جوانمردانه گذشتند؛ از حق نگذریم قبل از آن دل از رشته هزاران علاقه و آرزو بریدند و شیشه عمر هزاران پیوند را بر زمین زدند که آن چنان خط شکنی، توانستند. شهدا سبک بال آمدند و سبک بار رفتند، عاشق آمدند و مجنون پر کشیدند، هرکدام قصه ای به ظاهر ساده اما عجیب دارند که تک به تکشان رمز شبی است برای رسیدن به سرمنزل یار. در میان دو هزار و600 شهید شهرستان دزفول، شهیدی آرمیده که قصه اش برای من با سنگ مزارش آغاز شد، سنگ مزاری که با اندکی سیمان و بدون هیچ نام و نشانی درست شده است. پنج ماه انتظار پیدا کردن نام و نشانی اش سخت نبود اما هماهنگ شدن قرار ملاقات باخانواده اش برای حضورم، پنج ماه زمان برد و این موضوع انگیزه ام را برای یافتن رموز زندگی شهید بهمن درولی بیشتر کرده بود. خسته از انتظار نشدم، می دانستم روزی میهمان خانه اش خواهم شد خانه ای که مادر و پنج ماه پیش پدر برای دیدار فرزند شهیدشان آن را ترک کرده بودند و حالا تنها وارث خاطرات بهمن سه برادر و هشت خواهرش هستند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |