افسانه ای 11 هزار ساله از فرهنگ سنگسرپیشگفتار کتاب آسئنک گئلیم گوش را حبیب درخشانی عضو فرهنگستان هنر ایران نوشته است، در این پیشگفتار می خوانیم: وقتی نخستین بار چکامه گئلیم گوش را از زبان سراینده گرانقدر آن شنیدم بسیار متاثر شدم و گویی افق جدیدی در برابرم گشوده می شد و مرا به دوران شگفت انگیز و پر رمز و راز کودکی ام در زادبوم زیبایم می برد. به نظرم این حماسه گذری به گذشته تاریخی در آینده بود. در سنگسر افسانه های دیگری نیز وجود دارد که یکی از آنها زرشه بانو است که به تعبیر زنده یاد استاد اعظمی همان زریشوم است. مجموعه کتاب های دیگری نیز توسط همین مولف با موضوع افسانه های سنگسری گردآوری شده است و این اثر بازتاب یکی از افسانه های سنگسر است. متن کتاب به گویش سنگسری است و در آخر ترجمه ای از آن قرار گرفته است . بخشی از متن ترجمه شده مادر: نام خدا را تا هر وقت که بر زبان بیاری، بدون که بیمار و ناتوان نمی مونی. از خدا می خوام که دلت نگران نباشه و همیشه تنت سالم، روزگار بکام و خونه ات آباد باشه. الهی که مادر از هر نظر رشد کنی و از هم سن و سالات بزرگتر بشی! آهسته بخواب و بی جهت حرص و جوش نزن تا برات قصه گلیم گوش رو تعریف کنم. در روزگاران قدیم حدود یازده هزار سال پیش که شاه و گدا و درویش وجود نداشت و همه یکسان بودند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |