گفت وگو با خانواده شهید رسول خلیلی باند پرواز رسول اتاق و کتاب هایش بود/ ماجرای ازدواج دو دانشجوی امیرکبیری با توسل به شهید خلیلیرسول خلیلی به قول همرزمانش آنقدر سیمش وصل بود که سنگ قبرش هم از مرمر سبز ضریح سید الشهدا آمد. پسرشان درست چند روز قبل از تولد 27سالگی شهید می شود و کادوی تولدش را از سید الشهدا می گیرد؛ - تمام مصاحبه یک طرف و پرسیدن این سوال از مادر طرف دیگر. به او گفتم جایی از خاطرات شما می خواندم بین شوخی هایی که با آقا رسول داشتید روزی به او می گویید رسول باید وصیت نامه بنویسی اگر روزی بروی و شهادت نصیبت شد نمی شود که وصیت نامه نداشته باشی. گفتم کسانی که هم جنس من و شما هستند می دانند که قطع به یقین چنین خواسته ای از ثمره و میوه زندگی بسیار سخت است چه می شود که شما این را از پسر خود می خواهید؟ نمی توانم بگویم حس و حالم نشات گرفته از چیست. ما خیلی عشق به ائمه و امام حسین داریم. ماجرای کربلا با خون و گوشت ما عجین شده است. ما همیشه در روضه های امام حسین می شنویم ایشان هل من ناصر ینصرنی می گویند، اما از اینکه تن ها و غریب می مانند همیشه قلبمان به تنگ می آید که چرا کسی به یاری ایشان نرفته است. امام حسین در راه دفاع از حق شهید شده و این راه همیشه ادامه دارد همیشه در دنیا تا بوده است ظالم و مظلوم بوده است امروز می بینیم دشمن با تمام توان خود در تلاش است تا دین و اسلام ما را از بین ببرد علی الخصوص شیعیان را. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |