مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 21 آبان 1396 ساعت 11:202017-11-12سياسي

علی اشرف درویشیان به روایت شاگرد قدیمی اش


«این چیزهای کوچک گاهی هم بوهایند، بوهایی که از قعر یک اکشتاف عجیب برمی خیزند و هیچ مثل و مانند دیگری ندارند در هیچ کجا.

مثل بوی عشق و کاه گِل که در هم آمیخته و از عمق یک قصه لطیف تلخستانی بالا می آید.

- این چیزهای کوچک گاهی هم بوهایند، بوهایی که از قعر یک اکشتاف عجیب برمی خیزند و هیچ مثل و مانند دیگری ندارند در هیچ کجا.

مثل بوی عشق و کاه گِل که در هم آمیخته و از عمق یک قصه لطیف تلخستانی بالا می آید.

از عمق جان علی اشرف درویشیان.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، فریدون عموزاده خلیلی در مجله چلچراغ نوشت: خوش تیپ بود.

ما تو شهرمان عادت نداشتیم به معلم هایی تا این حد خوش تیپ.

چشم هایش روشن بود.

قدش بلند و موهایش لخت مشکی.

دخترهای کلاسمان عاشقش بودند.

دبیرستان مان مختلط بود.

در کلاس ریاضی 36نفره مان 12 دختر داشتیم و 20 تا پسر.

می دانستیم که همه دخترهای کلاسمان عاشقش بودند.

حتی پسرها هم عاشقش بودند.

بس که خوش تیپ بود و لهجه نداشت.

لهجه نداشت اما کله اش بوی قورمه سبزی می داد.

کتاب هایی می آورد بین بچه ها پخش می کرد که با کاغذ سفید جلدشان کرده بود یا روزنامه یا از این کاغذهای استنسیل که به کِرِم می زد.

همین ولعمان را بیشتر می کرد برای گرفتن کتاب.

برای آن که کاغذ جلدشده کتاب را بزنیم کنار تا یواشکی از بالایش اصل جلد را ببینیم.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

علی اشرف درویشیان به روایت شاگرد قدیمی اش

علی اشرف درویشیان به روایت شاگرد قدیمی اش