جنایت به خاطر یک موزجزییات قتل را نمی گویم و می خواهم به استقبال مرگ بروم این اظهارات متهم به قتلی است که مثل یک شبح وارد خانه پیرمردی شده و بدون آنکه او بداند 3 روز در خانه اش بود و حتی دور از چشم وی تلویزیون می دید و از یخچال غذا بر می داشت، اما وقتی بار دیگر سر یخچال رفته بود تا موز بردارد با صاحبخانه روبه رو شد و او را به قتل رساند. به گزارش همشهری، روز اول اردیبهشت ماه سال 94مأموران گشت پلیس مرد جوانی را دیدند که چاقویی خون آلود به دست دارد و در بلوار کشاورز می دود. 2نفر نیز در تعقیب این مرد بودند و با داد و فریاد کمک می خواستند. به این ترتیب مأموران این مرد را دستگیر کردند و معلوم شد که او دقایقی قبل پیرمردی را در خانه اش به قتل رسانده است. وقتی مأموران به خانه مقتول که در طبقه چهارم ساختمانی در خیابان فلسطین قرار داشت رفتند با جسد خونین وی روبه رو شدند. متهم در جریان بازجویی ها به قتل پیرمرد اعتراف کرد و گفت: به اتهام سرقت و قاچاق دارو زندانی شده بودم و بعد از آزادی چون جایی نداشتم به یک پانسیون رفتم. چند شب آنجا می خوابیدم و در این مدت ساختمانی را که روبه روی پانسیون قرار داشت را زیرنظر گرفته بودم. در طبقه چهارم آنجا پیرمردی زندگی می کرد. طبقه پنجم ساختمان خالی بود و تصمیم گرفتم وارد آنجا شوم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |