مروری بر کتاب مغز نوشته های یک نوزاد ظهور پدیده ای به نام شاعر عریان در میان بچه های گریان!صدقی در کتاب مغز نوشته های یک نوزاد، نه تنها ادعا کرده که زبان بچه ها را می فهمد بلکه مغز و ذهنشان را هم خوانده است. - و این نوزاد همه چیز را از زاویه دید خودش می بیند و تفسیر می کند: یک پرستار با ماژیک رویم پایم نوشته و در رفته. چون نمی توانم بخوانم چه نوشته، خیلی ناراحتم و بی اختیار گریه می کنم. افسردگی بعد از زایمان که می گویند، همین است؟ ماجرای مغز نوشته ها با فکرهایی درباره جیغ زدن بچه ها و شنای بچه قورباغه و سور تولد ادامه پیدا می کند. بعد هم ذهن این نوزاد درگیر مسائلی چون خدمات پس از فروش و اضافه وزن و خنده های معنا دار و نظریه های فلسفی و حرف های پدر و مادرش می شود. البته مغز این نوزاد پر از استعدادهای خارق العاده است. مثلا فکر می کند شاعری بالفطره است و برای همین از خودش شعرهایی هم سر هم می کند: بعضی از شاعرها ادعا می کنند از زمان نوزادی و حتی وقتی که توی شکم مادرشان بوده اند، قریحه شاعری داشته اند. حالا که این طور است من هم همین طور. اصلا چه کسی می گوید یک نی نی نمی تواند شعر بگوید؟ این هم بخشی از شعر تازه یک غنچه نو شکفته: عاقبت یک شب در شبی به درازای قد یک بابا و بلندای جیغ یک مامان بر می دارم کوله بارم را و همچون کوهنوردان برعکس و یا میمون و شاید هم خرس کوالا به آرامی پایی می آیم از گهواره خود. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |