مطالب مرتبط:
کرمانشاه در بحران زیست محیطی/ از گرد و غبار تا فاضلاب شهری/ چالش 111 صنعت آلاینده!
یک بحران بزرگ در تهران
آیا نجات یک ازدواج ارزش تلاش کردن دارد؟/ بحران رابطه لانگ دیستنس یا از راه دور
خاتمی خطاب به قوای مجریه و مقننه: وضعیت اقتصادی امروز زیبنده مردم نیست/ باید ستاد بحران تشکیل شود تا قیمت ها 24 ساعته رصد شوند
مدیریت بحران: سیل در استان فارس 5 کشته بر جای گذاشت/ خسارت گسترده به بخش کشاورزی
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 1 دی 1404 ساعت 13:202025-12-22فرهنگي

از «خانه سبز» تا بحران آب؛ وقتی نقد نفس نمی کشد


حرف بیژن بیرنگ، سوگ واری برای یک سریال نیست؛ مرثیه ای است برای رؤیای جمعیِ به غارت رفته - حرف بیژن بیرنگ، سوگ واری برای یک سریال نیست؛ مرثیه ای است برای رؤیای جمعیِ به غارت رفته عصر ایران؛ محسن سلیمانی فاخر- این یادداشت تلاشی است برای درهم تنیدن دو روایت؛ روایت بغض گرفته بیژن بیرنگ از خانه سبز و ابعاد پس از آن و روایت پخش نشدن تیزرهایش برای شرکت آب؛ دو موقعیت ظاهراً جدا، اما در عمق، متعلق به یک منطق واحد.

وقتی بیژن بیرنگ می گوید: وقتی خانه سبز را می ساختم، یک عده کیف هایشان را پر کردند و رفتند؛ هوا را برایمان غیرقابل تنفس کردند؛ پول ها را بردند و با آرزوها و رویاهایمان بازی کردند ، این جمله فقط حسرت یک هنرمند نسبت به گذشته نیست.

این جمله، تشخیص یک الگوی تکرارشونده است؛ الگویی که از فرهنگ تا منابع طبیعی، از رسانه تا آب، مدام بازتولید می شود؛ عده ای می سازند، می مانند و می سوزند؛ عده ای دیگر برمی دارند، می خندند و می روند.

درد، وقتی با نوستالژی پیوند می خورد، معمولی نیست.

دردی که با تلاش، با برای مردم بودن، با اخلاق حرفه ای و با صداقت آمیخته شود، سوزان است؛ عمیق و جگرسوز.

خانه سبز فقط یک سریال نبود، تصویری از امکان یک زیست انسانی سالم بود؛ و شاید همین تصویر بود که برای عده ای غیرقابل تحمل شد.


برچسب ها: بیژن بیرنگ - خانه سبز - روایت - رفته - خانه - محسن سلیمانی - سریال
آخرین اخبار سرویس:

از «خانه سبز» تا بحران آب؛ وقتی نقد نفس نمی کشد

از «خانه سبز» تا بحران آب؛ وقتی نقد نفس نمی کشد