
زانتیا پادشاه جاده هاوقتی پشت فرمان یک زانتیا تقریباً صفر کیلومتر با کارکرد 2000 کیلومتر می نشینی، فقط یک خودرو را تجربه نمی کنی؛ حس لمس تاریخچه ای از رانندگی در ایران، - خاطرم هست در دهه هشتاد که بچه تر بودم( فکر نکنید الان بزرگ شدم ها الان هم بچه ام ) ، وقتی برای اولین بار با دایی ام که آن روزها اغلب بنز سوار می شد، به نمایندگی سایپا رفتیم. بین تمام خودروهایی که آنجا پارک شده بودند، یک ماشین توجه من را گرفت؛ سیتروئن زانتیا. ظاهرش با خطوط نرم و متفاوتش، با آن طراحی اروپایی، مثل چیزی بود که در آن زمان در خیابان های تهران به سختی می شد دید. همان روز، کنار دایی ام، حس کردم که زانتیا چیزی فراتر از یک خودرو معمولی است. دایی همان روز یک دستگاه از همان مدل را خرید، اما دقیقاً سه روز بعد آن را فروخت، چون به قول مادربزرگم این ماشین خلافکارها بود! و فکر می کردند که برای آدم های معمولی زیادی خاص و خطرناک است. روزها و سال ها گذشت، اما خاطره آن اولین دیدار با زانتیا در ذهنم زنده ماند. وقتی بزرگ شدم و خودم رانندگی یاد گرفتم، همیشه به این فکر می کردم که یک روز، پشت فرمان این ماشین بنشینم و تجربه اش کنم. تا چند روز پیش، این فرصت نصیبم شد؛ توانستم پشت فرمان یک زانتیا تقریباً صفر کیلومتر با کارکرد 2000 کیلومتر بنشینم. برچسب ها: زانتیا - خودرو - خیابان های تهران - کیلومتر - همان - دایی - صفر کیلومتر |
آخرین اخبار سرویس: |