
بحران آب ایران، بحران معرفت و ذهن بسته است/ حکمرانی در بند جزم اندیشی و مهندسی زدگیگریگوری بیتسون هشدار می دهد بحران زمانی آغاز می شود که نقشه های ذهنی از سرزمین جدا افتند و تجربه ایرانی در آب و توسعه، مصداق بارز این سخن است؛ - بحران آب ایران، بحران معرفت و ذهن بسته است/ حکمرانی در بند جزم اندیشی و مهندسی زدگی گریگوری بیتسون هشدار می دهد بحران زمانی آغاز می شود که نقشه های ذهنی از سرزمین جدا افتند و تجربه ایرانی در آب و توسعه، مصداق بارز این سخن است؛ ذهنیتی که توسعه را در قالب تسلط بر طبیعت می فهمد، در برابر سرزمینی خشک، شکننده و پیچیده، ناگزیر شکست می خورد. عیسی بزرگ زاده روزنامه شرق بحران آب در ایران، فراتر از کمبود یک مایع حیاتی، بازتاب واپس نشینی خرد و اندیشه در برابر پیچیدگی نظام های طبیعی و اجتماعی است. این بحران، نمود آشکار جزم اندیشی در دستگاه تصمیم گیری است و نشان می دهد چگونه نقشه های ذهنی، از سرزمینی که بر آن حکم می رانند، جدا افتاده اند. تصویر توسعه، در قالب غلبه بر طبیعت، با واقعیت شکننده اقلیم ایران ناسازگار مانده و از این گسست، سه گانه ذهن بسته، نهاد قفل شده و فرهنگ اسطوره ای سر برمی آورد؛ سه لایه ای که مانند تاروپود درهم تنیده، حکمرانی را در بند جزم اندیشی نگه داشته اند. گذار از این چرخه، نه با یک اقدام فنی، بلکه فقط با دگرگونی ژرف در نظام دانایی و تخیل جمعی ممکن است؛ آن گونه که خرد جمعی برچسب ها: بحران - سرزمین - بحران آب - ذهنی - توسعه - سرزمینی - حکمرانی |
آخرین اخبار سرویس: |