
در پناه کوه؛ روایت زنانه از جنگ«ما تماشاگر رنجی غیرقابل باور بودیم. دیگر نمی شد کسی را از هم تشخیص داد. دست ها، پاها، و روح های تکه تکه شده. ما شاهد مرگ بودیم، اما خودمان هم در آن لحظه مردیم. - / روایت زنان از جنگ/ در پناه کوه؛ روایت زنانه از جنگ زنان و پناهگاه های بیابانی؛ عکاس: هوشنگ صالحی پور ما تماشاگر رنجی غیرقابل باور بودیم. دیگر نمی شد کسی را از هم تشخیص داد. دست ها، پاها، و روح های تکه تکه شده. ما شاهد مرگ بودیم، اما خودمان هم در آن لحظه مردیم. باور داشتم خلبانان عراقی با خونسردی و از سر تفریح و لذت این کار را می کنند. به گزارش ایسنا، یکی از زنان جنگ زده مناطق سرپل ذهاب و قصرشیرین (روستای دارتوت)، خاطره ای تلخ از روزهای آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را روایت می کند. این روایت تلخ، تنها داستان یک زن نیست؛ حکایت یک نسل از مردم ایران است که در برابر تجاوز دشمن ایستادند و با جان و دل از خاک وطن دفاع کردند. در میان تمام ویرانی ها، چیزی که زنده ماند، ایمان و مقاومت مردم ایران بود؛ مردمی که حتی در غارهای کوهستان، امید و انسانیت را فراموش نکردند. این تجربه گر جنگ می گوید: وقتی جنگ شروع شد، همان روزهای اول همسرم شهید شد. هنوز نمی دانستیم چرا جنگ آغاز شده و تا کی ادامه خواهد داشت. برچسب ها: روایت - زنان - جنگ تحمیلی عراق - تماشاگر - باور - ایران - تشخیص |
آخرین اخبار سرویس: |