
چرا بی آرزو شده ایم؟«اپیکور» از سه نوع آرزو یاد می کند: آرزوهای طبیعی و ضروری، آرزوهای طبیعی و غیر ضروری، آرزوهای غیر طبیعی و غیر ضروری. - اپیکور از سه نوع آرزو یاد می کند: آرزوهای طبیعی و ضروری، آرزوهای طبیعی و غیر ضروری، آرزوهای غیر طبیعی و غیر ضروری. عصر ایران؛ مهدی مالمیر- ابوالفضل بیهقی نویسنده و تاریخ نگار نامدار، در کتاب سترگ تاریخ مسعودی یا همان تاریخ بیهقی- می نویسد: اگر آرزو در دنیا نیافریدی، کس سویِ غذا. سویِ جُفت ننگریستی . بیهقی بر این باور است که آرزو داشتن، شرط بقا و انگیزه حرکت آدمی است. انسان بی آرزو، انسانی به راستی بی انگیزه و سترون است. شاید بشود این نکته را هم پیش کشید: یکی از خطوط جداکننده انسان از دیگر جانداران، همین خصوصیت آرزو پروری است. این تنها انسان است که می داند در پدیده ای به نام زمان غوطه ور است و چیزی به نام آینده در پیش است و در خیال خودش به دنبال بهترین تصویرها برای رو در رویی با آینده اش می گردد. حیوانات نه درکی از آینده دارند و نه قدرت تصور کردن و خیال ورزی. از این رو زندگی را بی آرزو سر می کنند و نیازی به آرزو پروری نمی بینند. آرزو پروری انسان نه تنها با آگاهی از پدیده ای به نام زمان که با چند مفهوم دیگر هم گره خورده است: آرزو با امید داشتن هم رکاب است. برچسب ها: آرزو - طبیعی - انسان - تاریخ - بیهقی - ابوالفضل بیهقی - انگیزه |
آخرین اخبار سرویس: |